گام سوم نابودی سرکردگان، چهره های سرشناس و روشنفکری ارمنیان بود. در روز ۲۴ آوریل ۱۹۱۵ طلعت وزیر کشور روشنفکران سرشناس ارمنی را از استانبول تبعید کرد. این شهر مرکز زندگی فکری ارمنیان بود. ۲۳۴۵ ارمنی دستگیر و تبعید شدند، اکثرشان در دیاربکر به قتل رسیدند. روز ۲۴ آوریل روز یادبود قربانیان قتل عام ارمنیان است.
نسل کشی ارامنه؛ انگیزه های وقوع و دلایل انکار
(بخش هشتم)
ورنر رور*/ ترجمه: واهیک کشیش زاده
گام سوم نابودی سرکردگان، چهره های سرشناس و روشنفکری ارمنیان بود. در روز ۲۴ آوریل ۱۹۱۵ طلعت وزیر کشور روشنفکران سرشناس ارمنی را از استانبول تبعید کرد. این شهر مرکز زندگی فکری ارمنیان بود. ۲۳۴۵ ارمنی دستگیر و تبعید شدند، اکثرشان در دیاربکر به قتل رسیدند. روز ۲۴ آوریل روز یادبود قربانیان قتل عام ارمنیان است. از روز ۲۴ آوریل تا ۱۹ ماه مه ۱۹۱۵ در تمام شهرهای عثمانی تمام چهره های سرشناس، پزشکان، داروسازان، معلمان، روزنامه نگاران، نویسندگان و روحانیان دستگیر شدند. طلعت در برابر سفیر آلمان این اقدام را گامی پیشگیرانه برای اجتناب از جریان نامساعد جنگ توصیف کرد. پس از آنکه نمایندگان ارمنی پارلمان که دوستی شخصی با طلعت داشتند، یعنی گریگور ظهراب و وارتکس سرینگولیان دست به اعتراض زدند این دو سیاستمدار که تاکنون مورد تعرض قرار نگرفته بودند در روز ۲۱ ماه مه دستگیر شدند و چند روز بعد به همراه نازارت تاگاوریان به قتل رسیدند. در میان روحانیان ارمنی نیز قربانیان فراوانی دیده می شد. از میان ۵ هزار کشیش کلیسای ارمنی فقط تعداد ۴۰۰ نفر در سال ۱۹۲۳ باقی مانده بود.
کوچ به سوی نابودی
نخستین و مهم ترین گام قانونی پس از تصمیم هیات رهبری جمعیت اتحاد و ترقی برای کشتار ارمنیان تصویب قانون کوچ ۲۷ ماه مه ۱۹۱۵ بود. دولت ترک های جوان برای ممانعت از ایجاد هرگونه پیوندی میان ارمنیان و سپاهیان در حال پیشروی روس ها تمام ارمنیان ساکن در مناطق اسکان خود در نواحی شمال شرقی ترکیه را کوچ داده و به قتل رساند. پس از دستگیری تمام افراد سرشناس ارمنی در این نواحی در پایان ماه مارس ۱۹۱۵ کوچ مابقی جمعیت آغاز شد و در ابتدا ارمنیان ساکن منطق زیتون در کیلیکیه و نیز دورتیول، و سپس از ماه مه تا پایان ماه ژوئن در ولایات ارزروم، ترابوزان، سیواس، هارپوت، دیاربکر و بیتلیس ادامه یافت. چنانکه شویبنر-ریشتر کنسول آلمان در اوت سال ۱۹۱۵ گزارش داده بود، در این تاریخ ولایت ارزروم از ارامنه پاک شده بود.
این کوچ ها به هیچ عنوان منحصر به مناطق مجاور جبهه نمیشد. در ماه های اوت و سپتامبر ۱۹۱۵ کوچ ارامنهٔ ساکن در آناتولی غربی، از ازمیر ولایات بورسا، کاستامونی، آنکارا و قونیه ادامه یافت. در پی آن در ماه های پائیز همان سال کوچ ارمنیان میان دورود و شمال سوریه شدت گرفت.
کشتار در همه جا با الگوی یکسانی انجام می گرفت: نخست جوانان در سن و سال خدمت نظام خلع سلاح شده و به قتل می رسیدند. سپس افراد سرشناس محلی دستگیر می شدند، رهبران و سرکردگان سیاسی و مذهبی، معلمان و وکیلان دادگستری، پزشکان و تاجران. اکثر این افراد توسط نیروهای نظمیه ترک و سربازان ارتش در جا به قتل رسیده و مابقی به دستور طلعت از راه های میان بر، از راههای صعب العبور در مارش های مرگ به سوی حلب و به مقصد کویر سوریه رانده می شدند.
پس از دستگیری ارامنه یک ناحیه، نخست مردان از بقیه جدا شده و جابجا به قتل می رسیدند، زنان، کودکان و سالمندان وادار به تحمل راهپیمایی های مرگ طولانی و کشنده می شدند. آن ها در بین راه بارها مورد تجاوز و قتل و غارت قرار می گرفتند. تپه اجساد آن ها در کنارهٔ راه و در قعر دره ها، انبوه اجساد شناور در آب رودخانه ها شاهد سبعیت های روا شده در حق آنان بود. همان سبعیت حیوانی که در کشتارهای سال های ۹۶- ۱۸۹۵ و نیز سال ۱۹۰۹ اعمال شده بود. خطر بروز امراض مسری برای جمعیت ترک و یا کرد روستاهای مجاور نبود که قاتلان ترک و کرد را از ادامهٔ کشتار ارمنیان بر حذر می داشت بلکه حرص و طمع آنان. زنان ارمنی ربوده شده و به عنوان برده به فروش می رسیدند. کودکان ارمنی اگر گرسنگی و تشنگی آنان را از پا نیانداخته بود در بازار برده فروشان به فروش می رسیدند.
اما ارمنیان بی مقاومت تن به نابودی نمی دادند. توان مقاومت آنان به علت نابودی سربازان ارمنی، رهبران سیاسی محلی و نیز مردانی که به مارش های مرگ رانده شده بودند تقلیل یافته بود. به این علت نیز ارمنیان توانستند به یک خیزش مرکزی دست بزنند. مقاومت های محلی مانند شورش های زیتون در سال های ۱۵-۱۹۱۴ و در وان ۱۹۱۵ و در اورفا در سال ۱۹۱۵ به وحشیانه ترین وجه سرکوب شدند. ساکنان زیتون که مقاومت ها و شورش های چندی را تجربه کرده بودند از روز ۳۰ اوت ۱۹۱۴ تا اول دسامبر همان سال مسلحانه در برابر کماندوهای ترکی که منطقه را در آتش کشت و کشتار سوزانده بودند مقاومت کردند. این شهرک کوهستانی به آسانی تسخیرپذیر نبود. برخلاف سال ۱۸۹۵ این بار هیچ کشور اروپایی به داد آن ها نرسید. در روز ۲۵ ماه مارس ۱۹۱۵ این شهر تسخیر شد و همه ساکنان آن به مارش مرگ روان شدند.
جمعیت شهر وان در سال ۱۸۸۹ بالغ بر ۳۵ هزار نفر بود، بیش از ۶۰ درصد جمعیت را ارمنیان تشکیل می دادند. پس از آنکه در آوریل سال ۱۹۱۵ در نواحی شمالی شهر ۲۴ هزار ارمنی به قتل رسیده بودند، مابقی مردم در برابر خلع سلاح مقاومت کرده و از روز ۲۰ ماه مه ۱۹۱۵ در برابر ارتش ترکیه دست به مقاومت آشکار مسلحانه زدند. در روز ۲۰ ماه مه ارتش روسیه به یاری آنان شتافت. زمانی که ارتش روسیه در برابر حمله متقابل ارتش ترکیه عقب نشست ۱۰۰ هزار ارمنی این ولایت را ترک کردند. ۳۰ هزار نفر از این افراد در این عقب نشینی کشته شدند. هفتاد هزار نفر باقی مانده جزو آن تعداد اندک ارمنیانی بودند که در سال ۱۹۱۸ از جمعیت ارمنی آناتولی جان سالم به در برده بودند. ساکنان شهر ارمنی نشین اورفا نیز دست به مقاومت زدند و آن هم از ۲۰ سپتامبر تا ۲۰ اکتبر ۱۹۱۵. ژنرال آلمانی گراف وولف فون وولفزکهل دستور به توپ بستن این شهر را صادر کرد.
یکی از عملیات متهورانه مقاومت ارمنیان در ادبیات جهانی بازتاب یافته است: ۵ هزار ارمنی تحت رهبری موسس دِر گالوستیان به روستای کوهستانی موسی داغ در جوار سواحل سوریه پناه آورده و دست به مقاومت زدند و توسط کشتی های جنگی فرانسوی نجات یافتند. کتاب «چهل روز موسی داغ» فرانتس ورفل روایت ادبی این رویداد است.
(ادامه در شماره آینده)