فا

مسئله ارمنی

شنبه, 19 تیر 1395 11:15

ترک ‌های جوان چگونه حکم به پاکسازی قومی ارمنیان دادند؟

مساله بر سر تغییر محل اسکان نبود، نه مقصدی معین بود و نه برنامه‌ ای برای اسکان مجدد وجود داشت بلکه هدف این بود که با راهپیمایی در جاده ‌های صعب ‌العبور و کوهستانی تعداد هر چه بیشتری کشته‌ شده و مابقی در صحرای کویری سوریه از گرسنگی و تشنگی تلف شوند. از آنجایی‌ که نیروهای محافظ همراه هیچ اعتقادی به نرخ مرگ ‌و میر طبیعی نداشتند با اعمال خشونت ‌های سیستماتیک به افزایش آن یاری می‌ رساندند.

نسل ‌کشی ارامنه؛ انگیزه ‌های وقوع و دلایل انکار

(بخش نهم)

ورنر رور*/ ترجمه: واهیک کشیش ‌زاده

 

مساله بر سر تغییر محل اسکان نبود، نه مقصدی معین بود و نه برنامه‌ ای برای اسکان مجدد وجود داشت بلکه هدف این بود که با راهپیمایی در جاده ‌های صعب ‌العبور و کوهستانی تعداد هر چه بیشتری کشته‌ شده و مابقی در صحرای کویری سوریه از گرسنگی و تشنگی تلف شوند. از آنجایی‌ که نیروهای محافظ همراه هیچ اعتقادی به نرخ مرگ ‌و میر طبیعی نداشتند با اعمال خشونت ‌های سیستماتیک به افزایش آن یاری می‌ رساندند. این کاروان ‌های کوچ با تعرضات و کشتار بی‌ وقفه، به علت فقدان خواربار و آشامیدنی و به مارش مرگ تبدیل شد. علی ‌القاعده ژاندارم‌ ها و سربازان ترکی که این مارش‌ ها را مشایعت می ‌کردند در این غارت ‌ها و کشتار شرکت می ‌کردند. اما در مواردی دیده شد که این ژاندارم ‌ها ارمنیان را از تعرض مردم عادی ترک و راهزنان کرد در امان نگه داشتند. اگر والی ‌ها و کدخداهای روستا‌ها در برابر دستور کوچ ارمنیان مقاومت به خرج می ‌دادند، حکومت آن‌ ها را برکنار می ‌کرد، به‌ زور آنان را به این کار وا می‌ داشت و یا تنبیه می ‌کرد و مانند والی ‌های ناحیه بصره و منتفق و کدخداهای لیسه و مدحت، دیاربکر و بیشری آنان را نیز به قتل می ‌رساند.
هر چقدر هم طمع غصب دار و ندار ارمنیان، خانه و اسباب و اثاثیه‌ شان انگیزه ‌ای برای شرکت مردم عادی در این کشتار‌ها بوده باشد، تبعید و کشتار جمعیت ارمنی این مناطق نه‌ تنها تپه ‌هایی از لاشه و آبادی ‌های ویران ‌شده برجای می ‌گذاشت و مناطق وسیعی خالی از هر گونه سکنه می ‌شد، سرزمین ‌های زیر کشت نیز بی ‌صاحب ‌مانده و تبدیل به بیابان می ‌شد. ارمنیان نواحی غربی آناتولی نیز که در آن هیچ ‌گاه نبردی با ارتش روسیه به وقوع نپیوسته بود تبعید شدند، بعضا با راه‌ آهن بغداد به‌ سوی بیابان ‌های خشک سوریه رانده ‌شده و بسیاری نیز جا در جا به قتل می ‌رسیدند. فقط ارمنیان ساکن در کنستانتینوپل و اسمیرنا (ازمیر) از تبعید و کوچ ‌های اجباری در امان ماندند، زیرا در این دو شهر فرمانده میلیون نظامی آلمان در ترکیه، ژنرال اوتو لیمان فون ساندرز، تهدید به واکنش نظامی کرده بود. آن دسته از ارمنیانی که بالاخره از راه حلب به اردوگاه ‌های چادری ایجادشده در شمال سوریه رسیدند اغلب از گرسنگی، کوفتگی و امراض واگیر جان دادند. دولت پریشان از اتلاف وقت در سال ۱۹۱۶ شتاب بیشتر در آهنگ کشتار را تصویب کرد. آن‌ ها دستور دادند تا ارمنیان جان به دربرده و گرد آمده در اردوگاه‌ ها را نابود کنند. ۳۵۰ هزار ارمنی از حلب به‌ سوی کویر فرستاده‌شده بودند. دولت سه بار کشتار وسیع را در رأس ‌العین، اینتیلی و دیر الزور را سازمان داد. در اردوگاه‌ های شهر کوچک رأس‌ العین ایستگاه پایانی آن روزی راه ‌آهن بغداد یک ماه تمام روزانه ۳۰۰ تا ۵۰۰ ارمنی و در مجموع حداقل ۷۰ هزار ارمنی به قتل رسیدند. زمانی که این تعداد نیز کافی نبود مابقی ارمنیان از اوایل تا زمستان سال ۱۹۱۶ در غارهای نفتی زنده‌ زنده سوزانده شدند.
اگر چه همه ارمنیان در محل اسکان خود و یا در مارش ‌های مرگ و نیز در رودهای خروشان و یا در کویر سوریه از پا درنیامدند. در اثنای محاکمات اعضای اتحادیه مسئله مسمومیت کودکان ارمنی بیمارستان سرخ ترابوزان و نیز خفه کردن تعداد زیادی از آنان در دریای سیاه مطرح شد. جمال آمی تا سال ۱۹۱۷ والی ترابوزان بود و در ۲۲ ماه مه ۱۹۱۹ در غیاب محکوم‌ به مرگ شد.

 

غارت و تالانگری
دستگیری ارمنیان مساوی بود با از دست دادن اموال به‌ جا مانده. بعضی ‌ها توانستند احشام و دام خود را به همراه ببرند که بین راه از دست دادند. اموال مادی ارمنیان که بین ۶ تا ۱۰ درصد جمعیت ترکیه را تشکیل می ‌دادند در حدود ده درصد ثروت ملی امپراتوری عثمانی تخمین زده می ‌شد، خانه، اجناس و اسباب و اثاث، لباس و موقعیت اقتصادی آن ‌ها در کنار عوامل دیگر بهانه خوبی برای تبعید آن ‌ها بود که نمی‌ توان از نظر دور داشت. اگر چه هیچ منبعی برای تخمین میزان دارایی آنان در دست نیست، اما بر طبق گزارشی که ارمنیان در سال ۲۰-۱۹۱۹ به کنفرانس پاریس تسلیم کرده بودند این دارایی به میزان ۷،۸۴ میلیارد فرانک فرانسه (۱،۸ میلیارد فرانک طبق ارزش فرانک در سال ۱۹۱۴) تخمین زده می ‌شد.

 

قاتلان که بودند؟
باعث‌ و بانی کشتار جمعی ارمنیان کمیته مرکزی دوازده‌ نفرهٔ جمعیت اتحاد و ترقی بود. تشکیلات مخصوصه مأمور اجرای آن شد که از سه سازمان تشکیل می‌ شد. ۳۰ هزار نفر عضو این دسته‌ جات بودند؛ کماندوهای مرگ چِتِش که اعضای آن عمدتا از میان کرد‌ها، مجرمین و مهاجران پذیرفته می‌ شدند. تشکیلات مخصوصه تا سال ۱۹۱۵ زیر نظر وزارت جنگ عمل می ‌کرد. این وزارتخانه تصمیم گرفت تا این تشکیلات بی ‌نظم و غیر قابل‌ کنترل را منحل کند، زیرا تنها میان ارمنیان جو رعب و وحشت را نمی ‌پراکندند. از آن‌ پس تشکیلات مخصوصه به ‌صورت فرمال از زیر فرماندهی وزارت جنگ خارج‌ شده و تحت نظارت کمیته مرکزی اتحاد و ترقی درآمد. این سازمان مجری اصلی قتل‌ عام بود که با سازمان ‌های محلی اتحاد و ترقی و نیز مأموران اداری ولایات همکاری می ‌کرد. مردم محل نیز در این کار شریک بودند؛ در سواحل دریای سیاه عمدتا لاز‌ها (قومی مسلمان) و گرجی‌ های مسلمان شده و در مناطق مسکونی ارمنیان کرد‌ها و در سوریه چرکس ‌ها.

 

مناقشه بر سر شمار قربانیان
شمار قربانیان نه دقیق است و نه قابل‌ محاسبه. وولفگانگ گوست، محقق آلمانی بر اساس داده‌ های ولایت آنکارا و نیز تلگرام ‌های ارسال ‌شده به وزارت داخله تعداد مقتولان را بین ۹۰ تا ۹۵ درصد ارمنیان تخمین می ‌زند. گوستاو اشترزمن پس از یک گفتگو با انور وزیر جنگ ترکیه در سال ۱۹۱۶ به این نتیجه رسید که تعداد کشتگان باید تا حد ۱،۵ میلیون نفر رسیده باشد. محققان بین ‌المللی تعداد کشتگان را‌‌ همان ۱،۵ میلیون حدس می ‌زنند و پاره‌ای هم یک‌ میلیون. سفیر آلمان در کنستانتینوپل در ۴ اکتبر ۱۹۱۶ تعداد کشتگان ارمنی را ۱،۵ میلیون می ‌نامد. خلیفه ‌گری کلیسای ارمنی شمار کشتگان ارمنی در آسیای صغیر را ۸۸۰ هزار و تعداد کشتگان ارمنی در بیابان‌ های سوریه را بالغ‌ بر ۸۰۰ هزار تخمین می ‌زند. ۳۰۰ هزار ارمنی توانستند پنهان شوند، گریخته و از کشتار در امان بمانند. وزارت داخله ترکیه پس از پایان جنگ جهانی اول تعداد کشتگان را ۸۰۰ هزار اعلام کرده و دولت کنونی ترکیه بر ۳۰۰ هزار نفر قربانی جنگ و نه قتل‌ عام اصرار دارد.

(ادامه در شماره آینده)

Հեղինակություն © 2011-2017 «ԱԼԻՔ» Օրաթերթ։ Բոլոր իրավունքները պահպանված են։