ایرانبین‌المللسیاسی

چرا ایران در رای‌گیری «اعلامیه نیویورک» در حمایت از راهکار دو دولتی فلسطین غایب بود؟

مجمع عمومی سازمان ملل روز جمعه ۲۱ شهریور با اکثریت قاطع از «اعلامیه نیویورک» در حمایت از راهکار دو دولتی فلسطین حمایت کرد، اما ایران در رأی‌گیری شرکت نکرد. تهران در نامه‌ای به دبیرکل تاکید کرده است که این بیانیه ریشه‌های بحران را نادیده می‌گیرد، مسئولیت‌ها را تحریف می‌کند و حقوق مسلم ملت فلسطین از جمله حق دفاع مشروع را حذف کرده است.

به گزارش ایرنا، مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز جمعه ۱۲ سپتامبر برابر با ۲۱ شهریور ۱۴۰۴ شاهد رای گیری و تصویب طرحی بود که بار دیگر مساله تشکیل دولت فلسطینی با راهکار موسوم به «دو دولتی» را مورد تاکید قرار می‌داد. در نتیجه این رای‌گیری؛ مجمع عمومی سازمان ملل متحد با اکثریت قاطع به قطعنامه‌ای که توسط فرانسه و عربستان سعودی ارائه شده بود و «اعلامیه نیویورک» در مورد حل مسالمت‌آمیز مساله فلسطین و اجرای راه حل دو دولتی و تشکیل کشور فلسطین را تایید می‌کند، رای داد. این قطعنامه با کسب ۱۴۲ رای مثبت، ۱۰ رای مخالف و ۱۲ رای ممتنع «اعلامیه نیویورک» درباره حل و فصل مسالمت آمیز موضوع فلسطین و راهکار دو دولتی را تصویب کرد.

اعلامیه هفت صفحه‌ای نیویورک نتیجه یک کنفرانس بین‌المللی در سازمان ملل متحد در ماه ژوئیه به میزبانی عربستان سعودی و فرانسه، در مورد این مناقشه چند دهه‌ای است. ایالات متحده و اسرائیل این رویداد را تحریم کردند. این طرح که با رای مخالف آمریکا و رژیم اسرائیل مواجه شد، یک روز پس از آن تصویب شد که «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل اعلام کرد که کشور فلسطین تشکیل نخواهد شد.

چرا ایران غایب بود؟

نکته قابل تامل در رای‌گیری روز گذشته، عدم حضور جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از حامیان مهم مساله فلسطین بود؛ غیبتی که شاید موجب به وجود آمدن ابهام در نقش آفرینی تهران در قبال مساله نخست جهان اسلامی در سازمان ملل متحد شده باشد.

موضع جمهوری اسلامی ایران درباره مسئله فلسطین همواره بر یک اصل بنیادین استوار بوده است که صلح پایدار و واقعی تنها زمانی محقق می‌شود که حقوق تاریخی و غیرقابل سلب ملت فلسطین به رسمیت شناخته شود. در طول چهار دهه گذشته، تهران بارها اعلام کرده که راهکار موسوم به «دو دولتی» در شرایط فعلی نه‌تنها قادر به پایان دادن به بحران غرب آسیا نیست، بلکه با نادیده گرفتن ریشه‌های اصلی درگیری، عملاً به تداوم وضعیت موجود یاری می‌رساند. این نگاه، برخاسته از تجربه تاریخی منطقه و تأکید بر اصول حقوق بین‌الملل در زمینه حق تعیین سرنوشت ملت‌هاست.

ایران بر این باور است که پروژه صهیونیسم در فلسطین، بخشی از یک طرح استعماری گسترده‌تر در غرب آسیاست که با اشغال سرزمین‌های فلسطینی و سیاست‌های نظام‌مند آپارتاید، پایه‌های هرگونه صلح عادلانه را تضعیف کرده است. از دیدگاه تهران، تقسیم مسئولیت بحران به طور متوازن میان رژیم اشغالگر و مردم تحت اشغال، تحریف آشکار واقعیت‌های میدانی است؛ واقعیتی که بیش از هشت دهه اشغال، جنایت و سلب حقوق بنیادین از مردم فلسطین را در بر می‌گیرد. بر همین اساس، جمهوری اسلامی ایران طرح «برگزاری همه‌پرسی ملی در میان ساکنان اصلی فلسطین، اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی» را به عنوان دموکراتیک‌ترین مسیر حل مسئله فلسطین در سازمان ملل ثبت کرده و بر آن پای می‌فشارد.

حضرت آیت الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب در کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین در سال ۱۳۹۰ در سخنانی فرمودند: «مدعای ما آزادی فلسطین است، نه آزادیِ بخشی از فلسطین. هر طرحی که بخواهد فلسطین را تقسیم کند، یکسره مردود است. طرح دو دولت که لباس حق‌به‌جانبِ «پذیرش دولت فلسطین به عضویت سازمان ملل» را بر آن پوشانده‌اند، چیزی جز تن دادن به خواسته‌ صهیونیستها، یعنی «پذیرش دولت صهیونیستی در سرزمین فلسطین» نیست. این به معنای پایمال کردن حق ملت فلسطین، نادیده گرفتن حق تاریخی آوارگان فلسطینی، و حتّی تهدید حق فلسطینیانِ ساکن سرزمینهای ۱۹۴۸ است؛ به معنای باقی ماندن غده‌ی سرطانی و تهدید دائمی پیکره‌ی امت اسلامی، مخصوصاً ملتهای منطقه است؛ به معنای تکرار رنجهای ده‌ها ساله و پایمال کردن خون شهداست.»

طرح پیشنهادی رهبر معظم انقلاب درباره حل مسئله فلسطین، حدود پانزده سال قبل در رزمایش صدهزارنفری بسیجیان مطرح شد. این طرح دموکراتیک جمهوری اسلامی ایران، چهارمرحله‌ای و شامل بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین آبا و اجدادی خود، برگزاری انتخابات با مشارکت مردم اصلی فلسطین؛ اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی، تشکیل نظام سیاسی منتخب اکثریت براساس رفراندوم و تصمیم گیری از سوی نظام سیاسی منتخب اکثریت برای سایر ساکنین در فلسطین اشغالی که مردم اصلی آن محسوب نمی شوند، است.

در این چارچوب، رای‌گیری روز گذشته مجمع عمومی سازمان ملل درباره پیش‌نویس قطعنامه پیشنهادی فرانسه و عربستان سعودی، بار دیگر صحنه‌ای برای بازتاب تضاد رویکردها بود؛ ایران، در کنار کشورهایی چون عراق و تونس، از شرکت در این رای‌گیری خودداری و طی نامه‌ای رسمی به دبیرکل سازمان ملل دلایل خود را تشریح کرد.

جمهوری اسلامی ایران در توضیح علل خودداری از مشارکت در رای‌گیری مجمع عمومی سازمان ملل درباره قطعنامه پیشنهادی فرانسه و عربستان سعودی، بر این نکته تاکید کرده است که این بیانیه نه تنها به ریشه‌های واقعی بحران فلسطین و منطقه غرب آسیا نمی‌پردازد، بلکه راه‌حلی عملی و واقع‌بینانه برای پایان دادن به این درگیری‌ها ارائه نمی‌دهد. در این بیانیه، واقعیت اشغالگری صهیونیست‌ها و حضور مستمر آنان در سرزمین‌های فلسطینی که بخشی از یک پروژه استعماری گسترده‌تر در منطقه محسوب می‌شود، عمدا نادیده گرفته شده است؛ پروژه‌ای که در طول هشت دهه گذشته اصلی‌ترین عامل بی‌ثباتی و مانع تحقق صلح پایدار بوده است.

تهران تصریح می‌کند که تقسیم مسئولیت میان رژیم اشغالگر و مردم تحت اشغال، تحریفی آشکار از واقعیت‌هاست؛ زیرا در حالی که اسرائیل با حمایت قدرت‌های غربی، به‌ویژه ایالات متحده، جنایات گسترده و سیاست‌های آپارتاید را علیه ملت فلسطین به اجرا گذاشته است، این بیانیه تلاش می‌کند بار بحران را به‌طور متوازن میان دو طرف تقسیم کند. افزون بر این، نویسندگان بیانیه آگاهانه از این واقعیت غفلت کرده‌اند که خود اسرائیل و آمریکا بزرگ‌ترین موانع تحقق راهکار دو دولتی هستند و تا زمانی که اشغالگری و آپارتاید ادامه یابد، هیچ طرحی از جمله دو دولتی نمی‌تواند به ثبات و صلح منجر شود.

از دیدگاه ایران، روایت این بیانیه از تحولات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نیز ناقص و گمراه‌کننده است. در حالی که بیانیه این تاریخ را آغاز بحران معرفی می‌کند، نمی‌توان آن را جدا از هشتاد سال اشغال، خشونت و سیاست‌های استعماری رژیم اسرائیل فهمید. به باور تهران، رخدادهای ۷ اکتبر پیامد مستقیم این سیاست‌هاست و باید در چنین زمینه‌ای ارزیابی شود. هم‌زمان، این بیانیه حق دفاع مشروع ملت فلسطین را که بر اساس قوانین بین‌المللی به رسمیت شناخته شده است، نادیده گرفته و حتی تلاش کرده است مقاومت فلسطینیان را محکوم کند، در حالی که جنایات نامتناسب و گسترده رژیم صهیونیستی در واکنش به این مقاومت توجیه‌پذیر قلمداد شده است.

ایران همچنین به صراحت اعلام کرده است که درخواست بیانیه برای خلع سلاح گروه‌های مقاومت فلسطینی برخلاف حقوق ملت‌های تحت اشغال است و عملاً فلسطینیان را در برابر اشغالگری بی‌دفاع می‌گذارد. از سوی دیگر، ورود بیانیه به موضوعات مربوط به حاکمیت و حکومت در فلسطین، به معنای دخالت آشکار در امور داخلی این ملت است؛ زیرا تنها خود فلسطینیان حق دارند درباره آینده سیاسی و ساختار حکمرانی سرزمینشان تصمیم‌گیری کنند.

از منظر امنیت منطقه‌ای نیز این بیانیه ناقص است، چرا که موضوع حیاتی ایجاد منطقه عاری از سلاح‌های هسته‌ای و حذف همه سلاح‌های کشتار جمعی در خاورمیانه به طور عمدی از متن آن کنار گذاشته شده است. ایران تأکید می‌کند که چنین موضوعی بخش جدایی‌ناپذیر هر چارچوب امنیتی پایدار در منطقه محسوب می‌شود. در جمع‌بندی، جمهوری اسلامی ایران هشدار داده است که هر راه‌حلی که بر پایه بی‌عدالتی، آپارتاید، نابرابری و نادیده گرفتن حقوق مسلم و غیرقابل سلب ملت فلسطین بنا شود، نه تنها پایدار نخواهد بود، بلکه خود زمینه‌ساز تداوم بحران و تشدید بی‌ثباتی در غرب آسیا خواهد شد.

جمهوری اسلامی ایران با خودداری از مشارکت در رای‌گیری اخیر مجمع عمومی درباره بیانیه نیویورک، بار دیگر بر موضع اصولی و دیرینه خود تأکید کرد؛ موضعی که اشغالگری و سیاست‌های آپارتاید رژیم صهیونیستی را ریشه اصلی بحران می‌داند و هرگونه راه‌حل تحمیلی و ناعادلانه را محکوم می‌کند. ایران معتقد است که حذف موضوعاتی چون حق دفاع مشروع فلسطینیان و ایجاد منطقه عاری از سلاح‌های هسته‌ای، بیانیه مذکور را از اعتبار حقوقی و سیاسی تهی ساخته و نشان می‌دهد که تنها راه تحقق صلح پایدار، برگزاری همه‌پرسی آزاد در میان ساکنان اصلی فلسطین و اتکای کامل به اراده مردم این سرزمین است.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا