مهدي بيك اوغلي، روزنامه اعتماد،
در روزهايي كه اخبار خاورميانه بهطور كامل تحتتاثير رخدادهاي فلسطين اشغالي قرار دارد و هر روز ابعاد تازهاي از بحران نمايان ميشود، پروندههاي حل نشدهاي چون بحران قرهباغ، مناقشه روسيه و اوكراين و… نيز هنوز روي ميز افكار عمومي بينالمللي قرار دارد. در اين ميان موضوع مناقشه قرهباغ براي ايران به عنوان طرفي كه با هر دو كشور ارمنستان و جمهوري آذربايجان روابط تاريخي و ريشهداري را داراست، واجد اهميت بسياري است. طي روزهاي گذشته آرتور خاچاطوريان و آگنسا خامويان دو نماينده پارلمان ارمنستان كه براي انجام مذاكراتي راهي ايران شده بودند در گفتوگويي اختصاصي با «اعتماد» تلاش كردند نوري به ابعاد پنهان مسائلي بتابانند كه ممكن است روند صلح در منطقه را تسريع بخشد. آرتور خاچاطوريان نماينده پارلمان ارمنستان از (ائتلاف ارمنستان) به رهبري روبرت كوچاريان دومين رييسجمهور ارمنستان، وزير پيشين اقتصاد در دولت سرژ سركيسيان و وزير كشاورزي در دولت نخست نيكول پاشينيان، همچنين خانم آگنِسا خامويان نماينده پارلمان ارمنستان از (ائتلاف ارمنستان)، به رهبري روبرت كوچاريان دومين رييسجمهور ارمنستان دو نمايندهاي هستند كه در گفتوگو با «اعتماد» تلاش كردند نوري به ابعاد پنهان همه ابهاماتي بتابانند كه در منطقه قرهباغ باعث بروز بحران شده است. خاچاطوريان در تحليل برهان ميگويد: «در اين منطقه، برخورد قدرتهاي بزرگ يعني غرب جمعي و روسيه را شاهديم كه در تقابل مستقيم با يكديگر در اقصا نقاط جهان هستند و ارمنستان هم يكي از نقاط برخورد است.» به اعتقاد اين نماينده پارلمان ارمنستان ريشه بسياري از بحرانهاي منطقهاي و جهاني مانند مناقشه «روسيه، اوكراين»، بحران «ارمنستان و جمهوري آذربايجان» و حتي رخدادهاي مرتبط با «خاورميانه» را بايد در تنازعاتي دانست كه ميان قدرتهاي جهاني شكل گرفته است.
به عنوان مقدمه درباره ريشههاي بحران ميان دو كشور ارمنستان و آذربايجان اگر توضيحي داريد بفرماييد. برخي تحليلها حاكي از آن است كه در زمان استقلال كشورها از اتحاد جماهير شوروي مانند خاورميانه قرن ۱۹ بذر اختلافات مرزي در منطقه كاشته شده است. ديدگاههاي شما درباره ريشههاي بحران چيست؟
آرتور خاچاطوريان| در قرن بيستم و بعد از جنگ جهاني اول و انقلاب روسيه، در سرزمينهاي امپراتوري روسيه، ازجمله قفقاز، سه جمهوري ارمنستان، گرجستان و جمهوري دموكراتيك آذربايجان تشكيل شدند. بين هر سه اين جمهوريها مرزهاي مشخصي وجود نداشت و هر كدام كشور خود را بر سرزمينهايي مشخص كردند. در اين بين مشكل عمده بين آذربايجان و ارمنستان بود، زيرا دولت مساوات آذربايجان، مدعي قسمتهاي زيادي از سرزمين ارمنستان كه شامل استانهاي تاريخي سيونيك، استان وايوتس زور، استان تاووش، شرق درياچه سوان و البته آرتساخ (قرهباغ) را شامل ميشد. ارمنستان هرگز اين تقسيمبندي را قبول نكرد. با تشكيل اتحاد جماهير شوروي و پس از اينكه هر سه جمهوري به اتحاد جماهير شوروي پيوستند مناطق ياد شده نيز در تماميت ارضي جمهوري ارمنستان باقي ماند. با تشكيل اتحاد جماهير شوروي سياستهاي استالين بر اين پايه بود كه با قرار دادن اقليتهاي قومي در جمهوريهاي مختلف، كنترل آن جمهوريها را دراختيار داشته باشد. بنابراين استالين، قرهباغ كوهستاني و نخجوان را با وضعيت خودمختاري به آذربايجان داد. وي از اين طريق ارمنستان و آذربايجان را تحت فشار ميگذاشت تا هر كدام در صورت ادعاي استقلال قرهباغ كوهستاني را ازدست خواهند داد.
در آستانه فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و در سال ۱۹۸۷، مردم جمهوري آرتساخ (قرهباغ)، بهدنبال وعدههاي ميخاييل گورباچف درخصوص تغييرات اساسي و استقرار دموكراسي، تقاضاي الحاق مجدد به ارمنستان را كردند كه با واكنش نظامي آذربايجان در مركز (استپاناكرت) روبهرو شد و كشتارهايي نيز در شهر سومگاييت، روي داد كه دهها ارمني ساكن در آن شهر قرباني شدند و تنها پس از ورود ارتش شوروي بود كه در روز سوم اين كشتارها متوقف شد. زماني كه اتحاد جماهير شوروي فرو پاشيد، ۱۵ جمهوري ازجمله (ارمنستان، گرجستان و آذربايجان) اعلام استقلال كردند. در اين بين قرهباغ كوهستاني نيز طبق قوانين جاري اتحاد جماهير شوروي، اعلام استقلال كرد و جمهوري قرهباغ كوهستاني را بنيان گذاشت كه با مخالفت آذربايجان روبهرو شد و تا به امروز ادامه يافت.
نحوه كنشگري دولت ارمنستان در مواجهه با بحران انتقادات بسياري را در داخل و خارج داشته است. به عنوان نماينده پارلمان اين كشور نحوه عملكرد دولت را در مواجهه با ابعاد مختلف بحران چطور ارزيابي ميكنيد؟
خانم آگنسا خامويان| نيكول پاشينيان، زماني كه به مسند نخستوزيري رسيد در ميدان رستاخيز اعلام كرد كه مذاكرات را از نقطه صفر خود آغاز ميكند و نتيجه نهايي بايد مورد قبول مردم ارمنستان، مردم آذربايجان و مردم قرهباغ كوهستاني باشد.
۵ سال گذشته و ما ميتوانيم ثبت كنيم كه به دنبال سياستهاي اجرايي و مخرب پاشينيان، امروز آن شعار تبديل به (آرتساخ، متعلق به آذربايجان است و بس) تبديل شده است و نتيجه فقط مقبول مردم آذربايجان گرديد. امروز نه تنها ما آرتساخ (قرهباغ) را از دست دادهايم بلكه نيروهاي آذربايجان قسمتهايي از سرزمينهاي بينالمللي ارمنستان را نيز اشغال كردهاند. در واقع ميتوان گفت كه سياستهاي ضد آرتساخ، (قرهباغ) پاشينيان، موردي نبود كه در سال ۲۰۱۸ و بهدنبال تغيير حكومت در ارمنستان نمود يافت بلكه وي زماني كه يك روزنامهنگار بود نيز بارها و بارها در روزنامه خود مواضع ضد آرتساخي را به وضوح بيان كرده بود و نتيجه آن شد كه امروز ميبينيم.
آرتور خاچاطوريان| در ادامه اظهارات همكارم بايد بگويم كه نيكول پاشينيان، پس از رسيدن به نخستوزيري، فرمت مذاكرات صلحي كه از سال ۱۹۹۴ و به رهبري گروه مينسك (امريكا، فرانسه و روسيه) آغاز شده بود را به كلي دور زد. در اثبات اين ادعا بايد يادآوري نمايم كه پاشينيان، از سال ۲۰۱۸، تا سپتامبر ۲۰۲۰، هفت بار با الهام علياف ديدار كرد در صورتي كه طي اين مدت وي تنها يكبار با روساي مشترك گروه مينسك ديدار داشته است. يعني وي با دور زدن گروه مينسك، فرمتي ايجاد كرد كه تحت پوشش آن هفتبار با علياف ديدار كرد كه تا به امروز نيز بر ما مشخص نيست كه در آن ديدارها وي با علياف به چه توافقاتي دست يافته است. علياف پيش از جنگ ۲۰۲۰، گوشهاي از مذاكرات خود با علياف را افشا نمود كه پاشينيان انكار نكرد و در پاسخ گفت در اين مقطع درست نيست كه در مورد آن مذاكرات صحبتي مطرح شود.
پاشينيان پس از جنگ، سياست خود را به كل تغيير داد و دستان خود را از آرتساخ (قرهباغ) شست. نخست گفت كه ارمنستان بايد درخصوص وضعيت آرتساخ (قرهباغ) سطح انتظارات را اندكي پايين بياورد و سپس در اكتبر ۲۰۲۲، در پراگ و بدون اينكه قانون اساسي ارمنستان اين اجازه را به او بدهد اعلام كرد كه آرتساخ را در تماميت ارضي آذربايجان به رسميت ميشناسد. وي با بيان اين عبارات چراغ سبز لازم را براي آذربايجان روشن كرد. باكو نخست ۹ ماه آرتساخ (قرهباغ) را در محاصره گرفت و در ۱۹ سپتامبر گذشته نيز حمله كرد و امروز آرتساخ خالي از سكنه ارمني است.
پس از توافق سران جمهوري آذربايجان، ارمنستان، فرانسه و رييس شوراي اروپا در اكتبر ۲۰۲۲ در پراگ، حضور ناظران اتحاديه اروپا در ارمنستان آغاز شد. اين هيات آيا توانسته گامي در راستاي حل و فصل مشكلات بر دارد يا نه؟
آرتور خاچاطوريان| ناظران اتحاديه اروپا نخست ۴۰ نفر بودند و هدف آنها نظارت بر مرزهاي ارمنستان بود. حتي حضور اين ناظران نيز نتوانست كمكي به بهبود وضعيت شود. حتي موردي وجود دارد كه اين ناظران به محض آتش گشودن آذربايجان در يك منطقه مرزي به سرعت پا به فرار گذاشتهاند. آنها خود اعلام كردند كه بدون سلاح هستند و هيچ كاري جهت جلوگيري از تهاجم باكو نميتوانند بكنند، از اين رو فكر نميكنم كه اين ماموريت موفقيتي در بر داشته باشد. حتي آنها طي مدت حضور خود هيچگونه بيانيهاي نيز در محكوميت اقدامات آذربايجان صادر نكردند. از طرف ديگر به موضوع مهمي كه بايد اشاره كنم اين است كه تعداد اين ناظران و مدت زمان ماموريتشان در ارمنستان با باكو هماهنگ شده بود. از طرف ديگر نيكول پاشينيان حضور اين ناظران را اينگونه شرح ميداد كه باكو و آنكارا، روسيه و ارمنستان را متهم ميكنند كه در حال برنامهريزي براي حمله به آذربايجان ميباشند، از اين رو ما اين ناظران را براي اثبات خلاف اين موضوع دعوت كردهايم و در صورت واقعيت اين موضوع اين آذربايجان بود كه بايد از حضور اين ناظران سود ميبرد، از اين رو ما درخصوص حضور اين ناظران سوالات بسياري داريم كه پاشينيان بايد پاسخگو باشد.
خانم آگنسا خامويان| من هم به نوبه خودم معتقدم كه حضور و ماموريت اين ناظران اروپايي هيچ تاثير و اهرم فشاري بر باكو نداشته است و در اين بين تنها دولت ارمنستان و دستگاه تبليغاتي وابسته با بزرگنمايي نقش اين ناظران به انحراف افكار عمومي ارمنستان پرداخته است. تنها به يك نمونه اشاره ميكنم كه عدم كارايي اين ناظران را اثبات نمايم. زماني كه باكو در روستاي (تِق) در استان سيونيك عمليات نظامي انجام داد اين ناظران تنها در چند صد متري آنجا حضور داشتند كه هيچ واكنشي نشان نداده و از محل فرار كردند. بنابراين حضور اين ناظران و ديگر ناظران هيچ فايدهاي براي ارمنستان دربر نداشته است.
سخنگوي وزارت خارجه روسيه دو روز قبل اشاره كرد كه اشتباه ايروان در دعوت از هيات اتحاديه اروپا به جاي پيمان امنيت جمعي csto از عادي شدن روابط دو كشور جلوگيري كرده است. ديدگاه شما درباره اين اظهارات چيست؟
آرتور خاچاطوريان| به طور كلي در اين برهه زماني آشفته خصوصا در منطقه ما كه امنيت و بقا فاكتور بسيار مهمي است، چنانچه نيروهاي ارمني قادر به تامين امنيت خود نبود دولت ميبايست به تكميل آن ميپرداخت و در اين بين ميبايست روي به متحدان طبيعي خود يعني ايران و روسيه ميآورد، نه اينكه ارمنستان را به صحنه برخورد قدرتهاي بزرگ تبديل ميكرد و در اينجا است كه ما با دولت مشكل داريم. ارمنستان عضوي از سازمان پيمان امنيت جمعي است و چنانچه مشكلي نيز وجود داشت دولت ارمنستان ميبايست ابتدا آن مشكل را حل ميكرد و عدم دعوت از سازمان پيمان امنيت جمعي اشتباه بزرگي محسوب ميشود.
خانم آگنسا خامويان| متاسفانه بايد اذعان كنم كه طي اين سالها به خصوص پس از جنگ ۲۰۲۰، موارد ديگري نيز وجود داشته كه باعث تيرگي روابط با روسيه شده است. دولت ارمنستان درخصوص عدم دعوت از ناظران سازمان پيمان امنيت جمعي اين بهانه را آورد كه آنها اجازه و ابزار لازم براي كنترل آذربايجان را ندارند. درحالي كه ناظران اتحاديه اروپا را كه آنها نيز هيچ ابزار كنترلي نداشتند به ارمنستان دعوت كرد، از اين رو براي اين موارد بايد پاسخ منطقي يافت زيرا به نظر بنده اين اقدام در ادامه اقدامات ضد روسي نيكول پاشينيان بود.
ايران به عنوان طرفي كه هم روابط سياسي ريشهداري با ارمنستان دارد و هم با آذربايجان مناسبات ارتباطي ديرينهاي دارد، ميتواند در حكم شاهين ترازو، تعادل را در روابط دو طرف ايجاد كند. اما به نظر ميرسد دولت پاشينيان از اين ظرفيت آنگونه كه بايد و شايد استفاده نميكند، چرا؟
آرتور خاچاطوريان| اين موضوع كه ايران ميتواند نقش سازندهاي در حل و فصل اختلافات منطقهاي داشته باشد بر هيچ كس پوشيده نيست و حضور ايران در جهت حل و فصل عدالتآميز و برقراري صلح واقعي بسيار حائز اهميت است. آن صلحي كه مدنظر آذربايجان است صلحي است كه به كاپيتولاسيون نهايي ارمنستان منتهي ميشود، از اين رو اگر عدالت نباشد صلح درازمدت نيز در منطقه دوام نخواهد داشت، از اين رو ما همواره از ميانجيگري ايران كه در برگيرنده صلح واقعي توام با عدالت خواهد بود استقبال ميكنيم.
متاسفانه دولت كنوني ارمنستان، سياست خارجي بسيار غيرمنطقي و نامفهومي را اجرا ميكند كه بهواسطه آن ارمنستان را با مشكلات بسيار خطرناكي روبهرو كرده است. در اين برهه حساس بازي با بازيگران بزرگ منطقهاي و بينالمللي، بسيار ريسكپذير است و ارمنستان بماند ساير كشورهاي جهان ميبايست سياست چندبرداري را پيش ببرند كه ايران يكي از آنهاست. جايي كه سياستهاي پانتورانيستي تركيه ميبايست نگرانيهايي براي ارمنستان و ايران در بر داشته باشد، ارمنستان از اين فرصت استفاده نكرده و بازي بسيار ريسكپذيري را انجام ميدهد.
اما پاسخ اين سوال كه چرا دولت پاشينيان از ظرفيت ايران استفاده نميكند براي من بسيار غير قابل درك و ضد منافع ملي ارمنستان است.
يكي ديگر از ابهامات مهم در اين مناقشه نحوه كنشگري روسيه در مواجهه با بازيگراني چون تركيه و… است. آيا روسيه توانسته نقش درستي در حل و فصل مناقشه ايفا كند؟
آرتور خاچاطوريان| روسيه به دليل درگيري در اوكراين، در شرايط بسيار سخت خارجي قرار گرفته است و تركيه از اين وضعيت استفاده ميبرد، از اينرو ميتوان گفت كه نحوه كنشگري كنوني و خنثي روسيه در منطقه به شرايطي مرتبط است كه گاهي ازسوي تركيه در قبال خدماتي كه به روسيه ارايه مينمايد، ديكته ميشود. البته نميتوان گفت كه روسيه و تركيه دو دوست و متحد طبيعي هستند بلكه روسيه وابسته به شرايط كنوني پيرامون خود مجبور به دوستي با تركيه است.
اين منطقه همواره صحنه برخورد روسيه و تركيه بوده و من فكر ميكنم كه اين دوستي طولاني مدت نخواهد بود و البته انتظارات ما از روسيه به عنوان متحد استراتژيك ارمنستان بيشتر از اين بود.
خانم آگنسا خامويان| در اين شرايط ما بايد درك كنيم كه در صورت كاهش نفوذ روسيه در منطقه، جايگزين و آلترناتيو آن تركيه خواهد بود و امروز دولت كنوني ارمنستان در راستاي بهبود روابط با تركيه حركت ميكند. ما به عنوان اپوزيسيون مخالف گشوده شدن مرزها نيستيم ولي مخالف پيششرطهايي هستيم كه تركيه تقاضا ميكند و ما مخالف برقراري روابط به هر قيمتي هستيم.
با توجه به انتقادات دامنهداري كه در داخل و خارج ارمنستان نسبت به عملكرد پاشينيان وجود دارد، آيا ميتوان پيشبيني خاصي از انتخابات آينده اين كشور داشت؟ اپوزيسيون جايگزين با چه اهدافي سكان هدايت ساختار اجرايي اين كشور را به دست ميگيرند؟
آرتور خاچاطوريان| براي تغيير شرايط كنوني نخستين گام تغيير حكومت در ارمنستان است، زيرا حداقل ميتواند اين شانس را بدهد كه شرايط كنوني را تغيير دهيم. پاشينيان با درك وضعيت روحي مردم ارمنستان، آنها را مقابل دو انتخاب قرار داده است؛ جنگ يا صلح خفتبار. ولي ثابت شده است كه باكو پس از هر عقبنشيني ارمنستان و دادن امتياز، دوباره خواستههاي جديدي مطرح ميكند و همانطور كه قبلا نيز گفتم براي باكو هيچ صلحي به اندازه كاپيتولاسيون نهايي ارمنستان مطرح نيست، بنابراين براي ما نه تنها جنگ يا صلح خفتبار مطرح نيست بلكه براي ما دفاع از خود مطرح است. همانطور كه گفتم نيكول پاشينيان با عوامفريبي سعي دارد افكار عمومي را اينگونه تكفير نمايد كه تغيير احتمالي دولت، جنگ جديدي در پي خواهد داشت و بيدليل نيست كه وي طي روزهاي اخير مدام تكرار ميكند كه تغيير دولت باعث حمله جديدي از سوي آذربايجان شد. ما پس از تغيير حكومت، نخست بايد سياستهاي اتخاذي كنوني را تغيير دهيم و به سياستهايي روي بياوريم كه حاوي منافع مشترك شركاي ما نيز ميباشد. ما بايد ارتش را دوباره بازسازي كرده و نيرومند سازيم و مانورهاي نظامي متعددي برگزار كنيم. ما معتقديم كه هيچ عهدنامه صلحي تضمينكننده صلح درازمدت نيست. فراموش نكنيم كه پس از جنگ جهاني اول عهدنامه صلح ورساي امضا شد ولي كمي بعد ما شاهد جنگ دوم جهاني بوديم. تنها عامل بازدارنده جنگ ارتش قوي و برقراري توازن قوا ميباشد.
خانم آگنسا خامويان| هيچ دولتي ابدي نيست و من اميدوارم كه بالاخره ما داراي يك دولت ملي خواهيم بود و با ابزارهايي كه در دست داريم و مواردي كه همكارم آقاي خاچاطوريان گفتند خواهيم توانست وضعيت كنوني را تغيير دهيم.
تركيه از سال ۲۰۲۰ دكترين مشخصي را درخصوص دستيابي به قفقاز مطرح كرده و از ايجاد مسيرهاي ارتباطي از آسياي ميانه تا كشورهاي شرقي، خاورميانه صحبت كرده است. درباره رويكردهاي ارتباطي و اقتصادي تركيه در منطقه چه نظري داريد؟
آرتور خاچاطوريان| تنها هدف تركيه افزايش نفوذ و قدرت خود در منطقه است. تشكيل كشورهاي به اصطلاح تركزبان از سوي تركيه در كنار نفوذ اقتصادي و نظامي در منطقه سعي دارد اين كشورها را وابسته به خود كرده و نفوذ خود را در منطقه و حتي تا مرزهاي چين گسترش دهد. از سوي ديگر تركيه هرگز از سياستهاي پانتورانيستي خود عقبنشيني نكرده و اينجاست كه بايد نگرانيهايي را براي برخي كشورها ايجاد نمايد، زيرا نفوذ آنها را در منطقه تضعيف كرده و نگرانيهاي امنيتي ايجاد ميكند.
نزديكي پاشينيان به امريكا و اتحاديه اروپا با برخي انتقادات در داخل اين كشور روبهرو شده است. پاشينيان از دل اين روابط به دنبال چيست؟
آرتور خاچاطوريان| من چندان هم مطمئن نيستم كه پاشينيان موفق شده باشد كه به امريكا و اروپا نزديك شود، زيرا ما عملكرد واقعياي از اين نزديكي نميبينيم. ما بايد اين مورد را در يك پهنه وسيعتر ارزيابي نماييم. در منطقه برخورد قدرتهاي بزرگ يعني غرب جمعي و روسيه را شاهديم كه در تقابل مستقيم با يكديگر در اقصا نقاط جهان هستند و ارمنستان هم يكي از نقاط برخورد است. پاشينيان در اين بازي به هر طريقي و در هر سخنراني سعي دارد چنين القا نمايد كه در پي سياست چندبرداري است و از بازيگران سنتي منطقه فاصله گرفته است كه البته ميتواند ريسكهاي بسيار مخاطرهآميزي براي ارمنستان در بر داشته باشد.
در پايان هم اگر نكتهاي درباره راهبرد ايران در منطقه داريد، بفرماييد.
من و همكارم خانم خامويان ميخواهيم از اين فرصت استفاده كرده و بابت سياستهاي اتخاذي و سازنده مقامات جمهوري اسلامي ايران درخصوص عدم تغيير مرزها و اينكه مرز ايران و ارمنستان يك مرز تاريخي چند هزار ساله است تشكر نماييم.