ایرانبین‌المللسیاسی

اهمیت خط انتقال گاز روسیه به ایران: چرا مسیر آذربایجان؟

بخش نخست

انتقال گاز روسیه به ایران را می توان به عنوان یک ابر پروژه به نام «خط لوله گاز روسیه به ایران» نامید. این موضوع تنها یک پروژه اقتصادی یا یک خط انتقال انرژی نیست، بلکه یک ابر پروژه ژئوپلیتیکی با ابعاد اقتصادی، سیاسی و امنیتی قابل توجه می باشد.

اهمیت این ابر پروژه را می توان از چند نکته به طور اجمالی بررسی کرد. نخست تامین انرژی مداوم و پایدار. این خط لوله می‌تواند به ایران در تامین پایدار انرژی کمک کرده و امنیت تامین انرژی در حوزه گاز را در کشور افزایش دهد. نکته دوم تقویت همکاری‌های منطقه‌ای به ویژه توسعه همکاری‌های اقتصادی و سیاسی بین ایران، روسیه و کشور هایی که این خط از میان آن یا آن ها عبور می کند. نکته بعدی کاهش وابستگی به منابع انرژی داخلی است. این پروژه به ایران کمک خواهد کرد تا تنوعی به سبد انرژی داخل کشور ببخشد. و البته نکته مهم و تأثیرگذار، توازن قدرت منطقه‌ای و فرامنطقه ای است. این پروژه می‌تواند توازن قدرت در قفقاز، خاورمیانه و اورآسیا را به نفع جمهوری اسلامی ایران تغییر داده و نقش ایران و روسیه را در این مناطق برجسته‌تر کند.

در یک نگاه کلی می توان متوجه شد که میان ایران و روسیه خطوط انتقال متعددی از جمله تاپی، باکو-تفلیس-جیحان، ترانس خزر و حتی ترانس افغان و غیره وجود دارند، که همگی آنها خارج از محدوده نقشه ایران طراحی شده اند. البته این موضوع اتفاقی یا صرفا فنی و حتی برای نفع اقتصادی هم نبوده، بلکه هدف اصلی آن خالی بودن دست ایران از منافع راهبردی انتقال خط انرژی از تمامیت ارضی خود است.

اما «خط لوله گاز روسیه به ایران» شرایط متفاوتی دارد. انتخاب مسیر این خط لوله، علاوه بر عوامل فنی و اقتصادی، تحت تأثیر عوامل سیاسی، ژئوپلیتیکی و امنیتی نیز قرار دارد. سه مسیر برای این خط انتقال وجود دارد. نخست عبور از کشور ترکمنستان، دوم عبور از گرجستان – ارمنستان و سوم عبور از آذربایجان. در نگاه اول هر یک از این مسیرها طبیعتا دارای مزایا و معایب خاص خود را خواهند داشت.

اما سوال اساسی، چرا مسیر این ابر پروژه از آذربایجان می گذرد؟

باید صراحتا بیان داشت که سرگئی تسیویلف، وزیر انرژی فدراسیون روسیه اعلام کرده که خط لوله گاز روسیه به ایران از خاک آذربایجان عبور خواهد کرد. وی خاطر نشان کرده که مذاکرات در مرحله نهایی بوده و یک کارگروه تخصصی نیز ایجاد شده است.

اما چرا در انتخاب مسیر خط انتقال مسائلی نظیر رابطه آذربایجان و رژیم صهیونیستی، تاثیر پذیری باکو از آنکارا، حضور نیروهای تکفیری-داعشی در منطقه قره باغ کوهستانی، نفوذ رژیم اسرائیل بر حاکمان باکو، شکاف روابط فی ما بین باکو – مسکو و نزدیکی غرب با باکو مورد توجه قرار نگرفته اند.

و یا چرا کوتاه تر بودن مسیر ارمنستان، روابط نزدیک ایران و ارمنستان، وجود زیرساخت‌های لازم در این مسیر، امکان ایجاد ضمانت اجرایی برای جلوگیری از احداث دالان ناتو -تورانی زنگزور، تداوم مسیر چند هزار ساله ایران-ارمنستان و احیای کریدور شمال جنوب در حوزه انرژی در انتخاب مسیر این خط انتقال در نظر گرفته نشده اند.

اما نکته بسیار مهم در مورد خطوط انتقال انرژی بحث امنیت است. در انتخاب این مسیر خط انتقال انرژی باید به این مهم توجه داشت که مسیر انتقال به گونه ای باشد، که کمترین تهدید امنیتی را برای این پروژه ایجاد کند. یکی از نکات امنیتی در واقع تهدیدات تروریستی و خرابکارانه است. در این میان باید توجه داشت که روابط بین ایران، روسیه، ترکیه، ارمنستان و آذربایجان پیچیده و متأثر از رقابت‌های منطقه‌ای است. انتخاب مسیر باید به گونه‌ای باشد که به روابط بین‌المللی این کشورها آسیب نرساند.

در نهایت، انتخاب مسیر خط لوله گاز روسیه به ایران، یک تصمیم پیچیده است که نیازمند بررسی دقیق همه جوانب و عوامل مؤثر بر آن است. این تصمیم باید به گونه‌ای اتخاذ شود که منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را تأمین کرده و در عین حال به ثبات و امنیت منطقه کمک کند. در واقع به نظر می رسد انتخاب مسیر روسیه-گرجستان-ارمنستان مسیری مناسب تر برای این ابر پروژه می بود.

در بخش دوم و پایانی کمی دقیق تر به موضوع انتخاب مسیر این خط انتقال و آنچه اهم فی الاهم برای ایران وجود دارد، خواهم پرداخت.

آرمان نیک اقبال – پژوهشگر مسائل بین الملل

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا