وزیر امور خارجه روسیه گفت که غرب در حال کاشت هرج و مرج در سراسر جهان است و به درگیریها دامن میزند تا نیازهای خود را به ضرر دیگران برآورده کند.
به گزارش ایسنا، سخنان سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در حالی مطرح شد که کشورهایی از جمله روسیه، چین و هند به طور فزایندهای در مورد نیاز به مدلی صحبت میکنند که سیاست جهانی را به شیوهای عادلانهتر تغییر دهد.
لاوروف در یک گفتگوی مفصل دو ساعته به خبرگزاری تاس گفت: مدت هاست که در سیاست خارجی آرامش وجود ندارد. جهان در یک وضعیت متلاطم باقی مانده است. یکی از دلایل آن طبقه حاکم در غرب است که هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای خود بحرانهایی را ایجاد میکند تا به هزینههای سایر کشورها به اهداف خود برسند.
او افزود: از آنجایی که غرب همچنان به تسلط رو به کاهش خود چسبیده است، هیچ کس از ترفندهای ژئوپلیتیکی آن در امان نیست. این درک در سراسر جهان در حال افزایش است.
وزیر امور خارجه روسیه افزود: کشورهای غربی دیر یا زود باید واقعیتهای دنیای چندقطبی را بپذیرند و آن زمان است که همه مسائل بر اساس توازن منافع حل خواهد شد.
لاوروف گفت: به طور طبیعی، شما همیشه از شرکای خود انتظار دارید که در اقدامات خود ثابت قدم باشند، استانداردهای مشترک را رعایت کنند. به هر حال، آمریکا و اتحادیه اروپا در تمام طول مسیر خواستهاند که همه کشورها به اصول دموکراسی و حاکمیت قانون در امور داخلی خود پایبند باشند. اما به محض اینکه به سطح بین المللی می رسیم، هیچ یک از آنها دیگر به این ارزشهای اساسی اشاره نمیکنند. این طبیعی است، البته. نظم جهانی دموکراتیک با سیاستهایی که جهان غرب این روزها در تلاش برای حفظ جای پای چند صد ساله خود دنبال می کند، همخوانی ندارد. اما این یک کار پیچیدهتر است. هم آمریکاییها و هم اروپاییها ترجیح میدهند در مورد برتری قانون در امور بینالملل سکوت کنند یا در بهترین حالت به آن گوش فرا میدهند. توجه داشته باشید، هر گونه تلاشی برای اعمال این قانون در عمل، به عنوان مثال، در لیبی، جایی که قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل به طور کامل تغییر کرد، یا در عراق، که قربانی یک اقدام تجاوزکارانه آشکار بدون اتخاذ هیچ قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل شد، به شدت سرکوب می شوند.
وزیر خارجه روسیه گفت: برای شرکای غربی ما، به قول یک ضرب المثل روسی، «قانون یک محور است – اگر مقدار زیادی روغن به آن بزنید، آنطور که می خواهید می چرخد.» من می خواهم این پیام را برسانم: حقوق بین الملل هم نیازمند توسعه و هم تفسیر است. شخصی با دلیل موجهی گفت به تعداد وکلا نظرات وجود دارد. اما برخی چیزها غیرقابل انکار هستند. یا از ارسال تسلیحات به لیبی خودداری می کنید و در نتیجه به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل احترام میگذارید یا آنها را می فروشید… هم کشورهای ناتو و هم برخی کشورهای منطقه بودند که از تحریم سوء استفاده کردند. آمریکا خود را به عنوان مهد آزادی معرفی می کند، اما اغلب اوقات، بسیار دور از واقعیت است… به عبارت دیگر، نظام بینالملل در آشوب است، پایههای آن در حال لرزش است و نسبتاً به شدت می لرزد.
او افزود: روسیه به طور مداوم برای تحکیم قوانین بینالمللی فشار آورده است. ما هرگز از این سیاست یک سانت هم عدول نکردهایم. ما خواستار رعایت توافقات به دست آمده و ایجاد ابزارهای جدید برای تسهیل پاسخ مناسب به چالش های مدرن شدهایم. به عنوان مثال، پیشنهاد ما برای تدوین اصل تقسیم ناپذیری امنیت در اروپا و الزام آور کردن این اصل برای همه از نظر قانونی. هدف این بیانیه سیاسی ما جلوگیری از بحران هایی مانند بحران اوکراین بود. پیشنویس چنین معاهدهای که روسیه چندی پیش پیشنهاد کرد، حاکی از آن است که به محض اینکه هر یک از امضاکنندگان (و ما امیدوار بودیم که عملاً همه کشورهای یورو-آتلانتیک آن را امضا کنند) هراسی در مورد امنیت خود داشته باشد، مشورت خواهد کرد. باید فوراً با شواهد و استدلال هایی که روی میز مذاکره گذاشته میشود، بحث جمعی برگزار شود و اقدامات نهایی برای تنش زدایی از بحران اتخاذ شود. برای پیشنهادات ما البته گوش شنوایی نبود.
رئیس دستگاه دیپلماسی روسیه تصریح کرد: به ما گفته شد که یک معاهده اضافی کاملاً غیر ضروری است. به عبارت دیگر، همه میگفتند که امنیت در اروپا، البته جدایی ناپذیر است، و از نظر حقوق بینالملل، ناتو حفاظت مناسبی از همه اعضای خود خواهد داشت. اما امنیت تمام کسانی که به آن وابسته نیستند را تضمین نمیکند! احتمالاً طرح اولیه استفاده از این بهانه برای کشاندن همه کشورهای پس از شوروی به اتحاد و در نتیجه نزدیک کردن خطوط تقسیم به مرزهای ما بوده است. اما این ایده نافرجام بود. تجربه نشان داده که این یک منطق باطل است و به بن بست میانجامد. اوکراین این را به طور کامل نشان داد. برای اینکه کشورهای ناتو و CSTO و همه کشورهای بی طرف که به هیچ ائتلاف سیاسی و نظامی وابسته نباشند (اجازه بدهید یادآوری کنم که اوکراین وضعیت غیرمتعهد خود را مانند مولداوی اعلام کرده بود) احساس راحتی و امنیت کنند، باید دقیقاً گفتگو آغاز میشد. راهی که مدتها پیش پیشنهاد کرده بودیم در آن صورت هیچ چیز مانند وضعیت طنابکشی امروزی وجود نداشت که در آن بروکسل به اوکراین گفت بین غرب و روسیه یکی را انتخاب کند.
لاوروف تاکید کرد: همه ریشههای بحران را میدانند: به ما گوش نمیدادند، کییف مجبور شد توافقاتی را با اتحادیه اروپا امضا کند، توافقهایی که در پشت صحنه تنظیم شده بود و همانطور که در نهایت مشخص شد، تعهدات اوکراین در قبال ایجاد منطقه تجارت آزاد کشورهای مستقل مشترک المنافع را تضعیف میکرد. هنگامی که ویکتور یانوکوویچ برای بررسی دقیق اوضاع مکث کرد، اعتراضات میدان برگزار شد. سپس آتش زدن لاستیکها، اولین تلفات و تشدید درگیری به دنبال داشت… – یکی از طنزنویسان ما، میخائیل زادورنوف، در نقطهای گفت: آمریکا آماده جنگ با روسیه تا آخرین اوکراینی است. در چنین شرایطی چه میتوان گفت؟
وزیر خارجه روسیه معتقد است: بدبینی بخشی از سیاست بوده است. احتمالاً این امر ذاتی همه کسانی است که در مورد سیاست مینویسند و صحبت می کنند. ما از این که ببینیم اوکراین به عنوان یک مهره پیاده(بیارزش) استفاده میشود، متنفریم. افسوس که این نه به میل ما و نه تقصیر ما بوده است. برخی از شرکا در غرب – نه همه آنها – سعی کردهاند از بحران عمیق دولت اوکراین برای «محافظت» مقابل روسیه، برای منزوی کردن ما و در نتیجه سفت کردن کنترل خود بر سیستم بینالمللی استفاده کنند.
به گفته لاوروف، جهان در حال تغییر است، سهم ایالات متحده و اروپا در تولید ناخالص داخلی جهانی در حال کاهش است، مراکز جدیدی از رشد اقتصادی و قدرت مالی ظهور کردهاند که نفوذ سیاسی آنها بر همین اساس افزایش یافته است. در مورد اقتصاد، به نظر می رسد که آگاهی از آن در حال افزایش است. گروه G۲۰ ایجاد شده است. در سال ۲۰۱۰، گروه ۲۰ تصمیم گرفت صندوق بین المللی پول را اصلاح کند تا سهمیههای کشورهای غربی را مجدداً توزیع کند تا اقتصادهای جدید و در حال رشد بتوانند کمی سهمیههای بیشتری دریافت کنند. سپس بحران تا حدودی شروع به کاهش کرد و ایالات متحده و اتحادیه اروپا این روزها تمایلی به ایستادن بر این ترتیبات ندارند. اکنون آنها مصمم به حفظ موقعیتهایی در صندوق بینالمللی پول هستند که به هیچ وجه متناسب با پتانسیل واقعی اقتصادی آنها در جهان نیست.
وزیر خارجه روسیه گفت: مبارزه واقعاً سختی برای ثابت نگه داشتن وضعیتی که تمدن غربی شکل نظم جهانی را تعیین میکند در جریان است. این یک سیاست معیوب است که هیچ شانسی برای موفقیت ندارد، فرآیندهای عینی در جهت مخالف در حال توسعه هستند. دنیا واقعاً چند محوری می شود. چین، هند، برزیل، کشورهای آسه آن، آمریکای لاتین و در نهایت آفریقا – قارهای با غنیترین منابع طبیعی – همه به اهمیت واقعی خود برای سیاست جهانی پی می برند. هیچ توقفی در این روند وجود نخواهد داشت. درست است که می توان در برابر آن مقاومت کرد و چنین تلاشهایی در حال انجام است، اما واقعاً مخالفت با جریان سخت است. این عامل بسیاری از بحران هاست.
اوکراین
وزیر خارجه روسیه گفت: تاریخ همه چیز را در جای مناسب خود قرار خواهد داد، اما در حال حاضر غرب تمایل دارد تنشهای فعلی را به گردن روسیه بیاندازد. این استدلال را میکند که ما همه چیز را شروع کردیم. در کریمه – کشور ما از خونریزی در آنجا جلوگیری کرد. از تکرار تظاهرات و جنگهای میدانی که بعداً در جنوب شرق رخ داد، جلوگیری کرد. همانطور که ممکن است به خاطر داشته باشید، هنگامی که رویارویی در کییف به نقطه اوج رسید، طرفهای درگیر توافق ۲۱ فوریه را منعقد کردند. در فهرست اولویتهای آن، ایجاد سریع یک دولت وحدت ملی بود که به دنبال آن اصلاحات قانون اساسی و انتخابات عمومی تا پایان سال ۲۰۱۴ انجام شد. که در آن زمان نماینده اپوزیسیون وقت بود و اکنون ائتلاف حاکم را تشکیل میدهد. وزرای خارجه آلمان، فرانسه و لهستان به عنوان شاهد این توافق عمل کردند. – نه روسیه، باید متذکر شوم. – ما این موضوع را در جلسه شورای امنیت مورد بررسی قرار دادیم تا تصمیم بگیریم که امضای ما غیرضروری باشد، زیرا در لحظهای که رئیسجمهور وقت اوکراین، ویکتور یانوکوویچ، با آن سند موافقت کرد، در واقع امتیازات عظیمی را معادل تسلیم شدن مقامات انجام داد. اما اپوزیسیون فکر میکرد که مزیت به دست آمده کافی نیست و پس از حملات به اقامتگاه ریاست جمهوری و سایر ادارات دولتی در کییف، در ۲۲ فوریه اعلام شد که دولت وحدت ملی وجود نخواهد داشت و به جای آن «دولت برندگان» ایجاد خواهد شد. ، گفته می شود که یانوکوویچ فرار کرده و مدعی قدرت شده است. ما از همکاران غربی خود می پرسیدیم که چطور؟ آیا سندی را امضا نکردهاید که انتظار میرفت آرامش را بازگرداند؟ در پاسخ شنیدیم که یانوکوویچ از کییف خارج شده است، بنابراین قرارداد دیگر معتبر نیست. چه منطق قابل توجهی! اولاً، در آن لحظه او در شرق اوکراین، در کشورش بود. ثانیاً معلوم شده است که وظیفه آشتی ملی کاملاً با شخصیت یانوکوویچ و برکناری او مرتبط بوده است، اینطور نیست؟ آیا این همان چیزی است که ارزش های اروپایی در مورد آن است؟ تا به امروز جوابی داده نشده است. امروز غرب در حال هماهنگی – با نشان دادن غیرت خاص آمریکا و بریتانیا – برای حمایت یکجانبه از رژیم کنونی در کییف است. آنها ادعا می کنند که صلح در اوکراین تنها زمانی امکان پذیر خواهد بود که کسانی که آنها را جدایی طلب و تروریست در جنوب شرق می نامند سرکوب شوند. کریمه نیز در حال شعلهور شدن بود. تلاشهای ثبتشدهای برای آسیبرسانی به شورشها وجود داشت، درست همانطور که در جریان ناآرامیهای میدان اتفاق افتاد. شبه نظامیان راست سعی کردند وارد شبه جزیره شوند. نیروهای ما حق داشتند در میان آنها حرکت کنند. همه اینها با رعایت دقیق توافقنامه مؤثر با اوکراین اتفاق افتاد. درست است، در مقطعی روسیه حضور نظامی خود را در کریمه افزایش داد، اما اجازه دهید یک بار دیگر بگویم – ما از سهمیهای که معاهده روسیه و اوکراین در مورد پایگاه دریایی مجاز بود، تجاوز نکردیم. گروهی از مردم، به ویژه برخی از اعضای مجلس تاتارهای کریمه از پیوستن کریمه به روسیه ناراضی هستند. اما اکنون تاتارهای کریمه از چیزی لذت میبرند که هرگز نمیتوانستند به عنوان بخشی از اوکراین تصورش را بکنند – وضعیت زبان و مالکیت زمین.
به گفته لاوروف، رژیم ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین در چارچوب لفاظیهای جنگی عمل میکند و هیچ ارادهای برای صلح ندارد. نمایندگان آن در چارچوب شرایط جنگ فکر می کنند و به لفاظی های نسبتاً تهاجمی متوسل می شوند.
این دیپلمات ارشد روسی گفت: ممنوعیت ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برای مذاکره با رهبری روسیه که توسط زلنسکی معرفی شده بود به قوت خود باقی است. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه بارها تاکید کرده است که طرف روسی هرگز مذاکره صلح با اوکراین را رد نکرده است. با این حال، رهبر روسیه خاطرنشان کرد که اوکراین در بهار ۲۰۲۲ علناً خروج از روند مذاکرات را اعلام کرد.
لاوروف تاکید کرد: اکنون فقط ، با ابتکار صلح هفت مادهای ولادیمیر پوتین، می توان وارد مسیر مذاکره در مینسک شد و پروتکل ۵ سپتامبر را تصویب کرد. رئیس جمهور روسیه از هر دو طرف خواست تا عملیات تهاجمی در دونباس را خاتمه دهند، نیروهای اوکراینی را تا فاصلهای به اندازه کافی بیرون بکشند تا خطر گلوله باران روستاها و شهرها وجود نداشته باشد، ترتیبی دهند برای تبادل همه جانبه اسیران جنگی، باز کردن کریدورهای بشردوستانه و اعزام تیمهای بازسازی زیرساختها و ترتیب دادن نظارت بینالمللی بر رعایت آتش بس…
او گفت: من از جان کری و وزرای خارجه اروپا پرسیدم که چرا غرب از آتش بس زودهنگام و توافق ملی عملاً در همه درگیری ها – در سودان، یمن، افغانستان و فلسطین – حمایت می کند، اما در اوکراین نه. فقط طرح صلح پوروشنکو و هیچ گزینه دیگری. به نظر می رسد که امکان مذاکره با طالبان وجود دارد و ارتباط با کسانی که به عنوان جدایی طلبان جمهوری خلق و LPR شناخته می شوند، کاملا غیرممکن است. چرا مردم جنوب شرق اوکراین از حق شنیده شدن محروم شدند؟ این فراتر از خیر و شر است!
ناتو
وزیر خارجه روسیه افزود: ما بارها از همکاران غربی خود پرسیدهایم: آیا گسترش ناتو ضروری است، احتمالاً بهتر است سازمان امنیت و همکاری اروپا، امنیت برابر و غیرقابل تقسیم برای همه را در نظر داشته باشیم؟ به ما گفتند: ببینید کشورهای بالتیک بعد از عضویت در اتحاد جماهیر شوروی فوبیا دارند، آرزوی استقلال داشتند، بالاخره به آن رسیدند، اما هنوز از شما می ترسند. وقتی آنها را در ناتو داشته باشیم، آرام میشوند و روابط شما به یکباره صاف میشود. برعکس! اکنون کشورهای بالتیک به همراه لهستان از ناتو می خواهند که سامانه دفاع موشکی خود را به سمت روسیه هدف قرار دهد! اکنون اوکراین فوبیای مشابهی دارد. در آن کشور هرگز نگرش به روسها به عنوان دشمن وجود نداشته است.
سوریه
رئیس دستگاه دیپلماسی روسیه گفت: یک سال پیش برخی از همتایان غربی من ناگهان به این فکر افتادند که خطر تصرف سوریه توسط تروریستها و تبدیل آن به اردوگاه آموزشی شبه نظامیان بسیار جدی تر از باقی ماندن اسد در قدرت است. اگر کریمه و جنوب شرق اوکراین نبود، غرب چیز دیگری اختراع می کرد. هدف بر هم زدن روسیه به هر قیمتی تعیین شده بود. این تکلیف خیلی وقت پیش تدوین شده بود. برای مثال سوریه را در نظر بگیرید. چند سال پیش آنها علیه ما مخالفت کردند و ما را متهم کردند که از حاکمی که بر مردم خود ظلم میکند محافظت می کنیم.
ارمنستان
وزیر امور خارجه روسیه به تاس گفت: پایگاه نظامی روسیه بر اساس توافق دوجانبه در ارمنستان واقع شده است، بنابراین گمانهزنی در مورد مصلحت حضور آن مضر است. ما هرگونه گمانه زنی در مورد مصلحت ۱۰۲ پایگاه نظامی روسیه در ارمنستان را مضر میدانیم. پیمان استقرار در آنجا در ۱۶ مارس ۱۹۹۵ منعقد شد.
لاوروف خاطرنشان کرد: کشورهای ما ثبات را در قفقاز جنوبی تقویت میکنند. وی پرسنل نظامی روسیه را عامل کلیدی برای تضمین صلح در این منطقه توصیف کرد.
به گفته وزیر خارجه روسیه، «توسعه پایدار و تدریجی روابط روسیه و ارمنستان با منافع اصلی مردم دو کشور که دارای ارزشهای مشترک و کد فرهنگی واحد هستند، مطابقت دارد».
لاوروف تاکید کرد: کشورهای غربی در تلاش برای ایجاد صلح و ثبات در کل ارمنستان و قفقاز جنوبی نیستند، وظیفه آنها بیرون کشیدن مسکو است. اکنون ارمنستان با چالشهای متعددی روبهرو است و حل آنها با کمک بازیگران غربی ممکن نخواهد بود. آمریکا و اتحادیه اروپا بر خلاف روسیه تلاشی برای ایجاد صلح و ثبات در این کشور و قفقاز جنوبی ندارند. وظیفه آنها کاملاً متفاوت است: تحت فشار قرار دادن مسکو و سایر بازیگران منطقه، ایجاد کانون تنش جدید، به تبعیت از بالکان، خاورمیانه و اوکراین. راه برون رفت از شرایط دشوار آشکار است: اجرای توافقات سه جانبه ایروان، باکو و مسکو در بالاترین سطح.