پژوهشگر ارشد اوراسیا درباره تنشهای اخیر در منطقه قفقاز جنوبی گفت «تلاشهای باکو برای ایجاد دالان موهوم زنگزور بخشی از فتنه ناتو با محوریت انگلستان برای جلوگیری از گذار به نظم نوین جهانی با محوریت ایران، روسیه و چین است».
احمد کاظمی، کارشناس حقوق بینالملل و پژوهشگر ارشد اوراسیا در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به افزایش نیروهای ارتش جمهوری آذربایجان و نیروهایی ملبس به یونیفورم ارتش این کشور به سمت استان سیونیک ارمنستان، قرهباغ و بخشی از مناطق مرزی ارمنستان در روزهای اخیر، گفت: به نظر آژیر جنگ سوم بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان به صدا در آمده است. این تحرکات جمهوری آذربایجان پس از مذاکرات آشکار و پنهان فشرده یک ماه اخیر میان جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی صورت میگیرد و انتقال تسلیحات جدید از سوی رژیم صهیونیستی به باکو به پیشنهاد این رژیم و در قبال موافقت رئیسجمهور برای استقرار تسلیحات مضاف بر تسلیحات مورد نیاز برای جنگ با ارمنستان انجام گرفته است.
او در تبیین شرایط موجود در قفقاز و اصرار جمهوری آذربایجان برای ایجاد دالان زنگزور تصریح کرد: سران جمهوری آذربایجان سرنوشت خود را به دالان موهوم زنگزور یا همان دالان تورانی ناتو پیوند دادهاند. این در شرایطی است که نه در موافقتنامه ۲۰۲۰ مبنای حقوقی برای این دالان موهوم وجود دارد نه با وجود اتصال جمهوری آذربایجان به نخجوان از خاک ایران (راه ارس) به چنین دالانی نیاز نیست. با وجود این دالان تورانی ناتو بخشی از فتنه ناتو با محوریت انگلستان برای جلوگیری از گذار به نظم نوین جهانی با محوریت ایران، روسیه و چین است. به همین دلیل آنها تلاش دارند با سوءاستفاده از زوال نسبی اقتدار قفقازی روسیه به واسطه جنگ اوکراین، بتوانند این فتنه ژئوپلیتیکی را بر پایه ایده ۲۰۰ ساله تورانیسم انگلیسی مستقر سازند.
نیکول پاشینیان نخستوزیر ارمنستان بارها تاکید کرده است که «هیچ کریدوری نمیتواند در خاک جمهوری ارمنستان فعالیت کند». جیحون بایراموف وزیر خارجه جمهوری آذربایجان اما تهدید کرده که اگر ارمنستان با گشایش کریدور زنگزور مخالفت کند، باکو «طرح جایگزینی دارد که آن را به اجرا خواهد گذاشت».
ترکیه نیز که تمام قد از باکو حمایت میکند، از طریق نخجوان به دیگر کشورهای منطقه متصل میشود اما با ایجاد این دالان، ارتباط مستقیم میان ارمنستان و ایران به طور کامل قطع میشود و تهران با این درخواست غیرقانونی جمهوری آذربایجان بهشدت مخالف است و بارها در اینباره هشدار داده است.
کاظمی درباره موضع ایران درباره این موضوع گفت: مهمترین مانع در مسیر استقرار دالان تورانی ناتو، مواضع ایران است. برآورد طرفهای مقابل این است که تا زمانیکه ایران دچار اشتباه تصمیمگیری یا آشوب و اغتشاش داخلی نشود، اجرای دالان تورانی با استفاده از زور ممکن نیست. از این رو جای تعجب نیست که بیشترین تحرک را برای اغتشاشات در ایران و از سرگیری آن داشتهاند. در جدیدترین نوع از این دست تحرکات، مرکز سایبری رژیم صهیونیستی در باکو با همکاری سران جمهوری آذربایجان روی ایجاد اعتراضات در مناطق شمال غرب ایران به بهانه خشکشدن دریاچه ارومیه متمرکز شدند اما آگاهی غیور مردمان شمال غرب ایران که شاهد اقدامات ترکیه (سدسازیهای روی ارس) و جمهوری آذربایجان (از طریق تغییر مسیر رودخانههای فرعی متصل به ارس) هستند، مانع شکلگیری این اعتراضات شد. البته رژیم تلآویو و باکو در این خصوص نیز دچار اشتباه راهبردی هستند، چنانچه رزمایش فاتحان خیبر در مهر ۱۴۰۰ همزمان با اغتشاشات صورت گرفت و نشان داد که ایران در جلوگیری از فتنه ژئوپلیتیکی در منطقه عزم جدی دارد.
این کارشناس مسائل قفقاز با اشاره به رزمایش آتی ارمنستان و آمریکا گفت: برگزاری تمرین کوچک نظامی آمریکا و ارمنستان برخلاف بازنمایی برخیها، موضوع جدیدی نیست. ارمنستان همانند جمهوری آذربایجان و گرجستان از سال ۱۹۹۴ عضو برنامه مشارکت برای صلح ناتو است و از آن زمان حتی زمانیکه روس گرایانی مانند کوچاریان و سرکیسیان در راس حکومت بودند، دورههای آموزش نظامی بین ارمنستان و امریکا بارها برگزار شده است. جالب اینکه بعد از عراق، بزرگترین سفارت آمریکا در جهان در ارمنستان قرار دارد که در دوره کوچاریان روسگرا احداث شده و گنجایش بیش از ۵۰۰ نیرو را دارد. مقامات ایروان بارها در سه دهه اخیر بر همکاری توامان با روسیه و آمریکا تاکید کردهاند.
کاظمی درباره مواضع روسیه در قبال تنشهای اخیر و واکنش ارمنستان نیز تصریح کرد: واقعیت این است که روسیه با اشتباهات پیدرپی در قفقاز و در سیاستاش با ترکیه، زمینه سرخوردگی ارامنه را فراهم ساخته است. خودداری روسیه از فعالکردن ماموریت پیمان امنیت دستهجمعی بهرغم تجاوز نظامی جمهوری آذربایجان به داخل خاک ارمنستان در شهریور ۱۴۰۱ و همچنین ناتوانی در صلحبانی در کریدور مسدود شده لاچین و قرار گرفتن قرهباغ و جمعیت غیرنظامی آن در یک محاصره غیرانسانی و انفعال در قبال کوبیدن باکو بر طبل جنگ و تهدیدهای آشکارش علیه تمامیت ارضی ارمنستان توجیه خوبی برای دولت غربگرای پاشینیان در ارمنستان ایجاد کرد که تاکید کند که همزمان با همکاری با روسیه، روی همکاری امنیتی با امریکا و اروپا نیز تمرکز میکند.
او درباره خط قرمز ایران در ارتباط با تغییرات مرزها تاکید کرد: اساس رفتار ایران در تحولات جاری قفقاز از جمله رزمایشهای برگزار شده و احداث کنسولگری در قاپان مرکز استان سیونیک را منافع ملی کشور تشکیل میدهد. اقدامات ایران در راستای خط قرمز مشخص شده مبنی بر جلوگیری از تغییرات مرزی و ژئوپلیتیکی و بستهشدن شاهراههای تاریخی است. از این منظر، مبانی حقوقی واکنش مقتدرانه نظامی ایران به ماجراجوییهای احتمالی باکو در سیونیک یا شمال سیونیک عبارتند از: اعمال صلاحیت برای صیانت از منشور سازمان ملل در خصوص احترام به مرزهای بین المللی، پاسخ به تهدید جدی و قریبالوقوع نیروهای تکفیری، صهیونی و تجزیهطلب که توسط باکو اسکان یافتهاند و مطالبه عمومی ایرانیان که معتقدند کشور ضمن سکوت طولانیمدت در قبال آزار و اذیت شیعیان در جمهوری آذربایجان، نظارهگر جنگ دوم قرهباغ و پیوند باکو و تلآویو بوده است. نکته مهمتر از منظر حقوقی اینکه تهاجم جمهوری آذربایجان به جنوب ارمنستان «شناسایی» جمهوری آذربایجان را لغو می کند، چون شناسایی فعلی بر مبنای مرزهای بینالمللی بوده نه مرزهای تحت تجاوز.
کاظمی در ادامه گفت: باکو نه بر اساس منافع مردماش، بلکه تحت تاثیر تحریک رژیم صهیونیستی و انگلستان برای ایجاد کریدور جعلی زنگزور تلاش میکند، در حالیکه با وجود مسیر ایران و «راه ارس» نیازی به چنین کریدوری وجود ندارد. دولتمردان باکو امیدوارند با ایجاد رعب و راهاندازی جنگ روانی علیه ایروان، آنها را مجاب به چشمپوشی از تمامیت ارضی خود کنند. دلیل انتشار گسترده ویدیوهای گسیل ارتش جمهوری آذربایجان به مرزهای ارمنستان و قرهباغ برای همین کارکرد جنگ روانی است. البته احتمال دارد که در صورت به نتیجه نرسیدن این هدف، راهکار نظامی پیگیری شود. در این صورت با هدف غافلگیر و منفعلکردن ایران احتمال دارد که اشغال جنوب ارمنستان از ناحیه جرموک و شمال استان سیونیک صورت گیرد نه از نوار مرزی ایران و ارمنستان. حال آنکه تبعات ژئوپلیتیکی هر دو سناریو برای ایران یکی است و تهران فارغ از محل تجاوز نظامی، اقدامات لازم برای جلوگیری از تغییرات مرزی با تمرکز بر اقدامات چندوجهی را اجرا خواهد کرد. ایران به خوبی میداند که فتنه ژئوپلیتیکی دالان تورانی ناتو و اشغال سیونیک علاوه بر اینکه با هدف ضربهزدن به ایران، روسیه و چین در زمینههای چهارگانه «معادلات انرژی، معادلات ترانزیتی، ترویج پانتورانیسم و توسعه ناتو به هارتلند قفقاز و آسیای مرکزی» صورت میگیرد، در فاز بعدی، بهزعم طراحان، ایجاد تجزیهطلبی در مناطق شمالغرب ایران را دنبال میکند؛ موضوعی که حتی در کتب درسی باکو نیز تبلیغ می شود. در واقع تبعات ژئوپلیتیکی تحقق فتنه دالان تورانی ناتو کمتر از جدایی بحرین از ایران نخواهد بود. بنابراین در صورت شروع جنگ سیونیک، محوریت اقدامات ایران این خواهد بود که علاوه بر جلوگیری از تغییرات مرزی، شرایط جدیدی را برای جبران پسرفتهای چند ساله اخیر در قفقاز و تغییر بنیادین معادلات در این منطقه ایجاد کند.
او تصریح کرد: پس از تاکید مقام معظم رهبری در دیدار جداگانه پوتین و اردوغان مبنی بر اینکه ایران با تغییرات ژئوپلیتیکی در قفقاز مخالفت خواهد کرد، مقامات ایرانی بارها بر خطوط قرمز در این خصوص تاکید کردهاند. جدیدترین آن در دیدار وزیر امور خارجه ایران با علیاف در باکو در مرداد ۱۴۰۲ و سفر اخیر وزیر خارجه جدید ترکیه به تهران، تاکید شده است.
این کارشناس مسائل اوراسیا در پایان گفت: بهرغم هیاهوی ترکیه و رژیم صهیونیستی، اگر تجربه سوریه را در نظر بگیریم، بهویژه با توجه به مزیت و اشراف ژئوپلیتیک ایران بر قفقاز، با عزم ایران امکانی برای ایجاد دالان تورانی ناتو وجود ندارد. ایجاد ثبات در قفقاز بخشی از رسالت تاریخی ایران است. در این روند، هشدار چین به شکلگیری کریدور قومی در منطقه که امنیت سینکیانگ را میتواند تهدید کند، توسعه همکاری هند با ارمنستان و چرخش رویکرد روسیه مبنی بر اینکه با توجه به جنگ اوکراین، در یک تقسیم کار، ایران در مقابله اشغال سیونیک و فتنه ژئوپلیتیکی دالان تورانی ناتو، حضور پررنگ داشته باشد، همگی شرایط را برای نقشآفرینی مقتدرانه ایران ایجاد کرده است. این موضوع در کنار تقویت شکلگیری دالان ترانزیتی محور مقاومت، عادیسازی مناسبات ایران با عربستان، عضویت در شانگهای و بریکس و گسترش همکاری ایران با روسیه و چین، نشان میدهند که فتنه انگلیسی دالان تورانی ناتو، محکوم به شکست است و هزینه اصرار بر آن را در وهله اول خاندان علیاف که قمارگونه سرنوشت حکومت خود را به این کریدور جعلی گره زدهاند، خواهند پرداخت .