روزنامه شرق، واروژان گقامیان (استاد دانشگاه ایروان و کارشناس مسائل ترکیه): ایده این یادداشت پس از سفر مرداد امسال به ایران که مرکز علمی-تحقیقاتی «پروژه ارمنی» ترتیب داده بود، متولد شد. این بازدید با هدف آشناشدن با ایران برای ۶۰ دانشجوی فارغالتحصیل «دانشگاه ارمنی» ترتیب داده شده بود. هنگامی که از طریق سیونیک از مرز ارمنستان با ایران عبور کردیم و طی ۱۰ روز اقامتمان با موجی از سؤالهای دانشجویان آشنا و ناآشنا با ایران مواجه شدیم، متوجه شدم که لازم است آنچه را به دانشجویان تحت عنوان اهمیت محور ارمنستان-ایران ارائه میدهیم به سمع و نظر مخاطبان گستردهتری برسانیم. با درنظرگرفتن اوضاع سیاسی و ژئوپلیتیک جاری و تهدیدهای منطقهای، در نظر دارم به موضوع دیپلماسی عمومی میان ایران و ارمنستان بپردازم. خواننده بادقت متوجه خواهد شد که این موضوع پاسخگوی این سؤال نیز هست: به عنوان شهروندان عادی چه اقداماتی در راستای ارتقای روابط دوجانبه ایران و ارمنستان به سطح جدید استراتژیک میتوانیم انجام دهیم؟ برای پاسخ دقیق به این سؤال لازم است به دو نکته زیر اشاره کرد:
اول: برای همکاری مستحکم میان دو دولت، علاوه بر همکاری میان مؤسسات دولتی، لازم است قبل از آن، همکاریهایی میان کنشگران جامعه مدنی شکل گیرد.
دوم: در نتیجه سیاست تودهای و به دنبال آن رواج پوپولیسم در منطقه ما، اهمیت استفاده از ابزار دیپلماسی عمومی بیش از پیش به چشم میخورد.
ایران برای ارمنستان اهمیتی استراتژیک دارد، بنابراین نکات مورد اشاره در بالا به اولویتهای استراتژیک تبدیل میشوند.
نظرات اینجانب درباره دیپلماسی عمومی میان ایران و ارمنستان را میتوان به دو قسمت سیاسی-نظری و عملی تقسیم کرد.
نکات سیاسی- نظری:
– زمینههای همکاری ایران و ارمنستان و پتانسیلهای موجود بسیار فراتر از موضوعاتی هستند که امروز در دستور کار قرار دارند. به طور مثال، حفظ مرزهای استان سیونیک اهمیت وافری دارد، اما نباید بر دیگر زمینههای همکاری که به همان اندازه مهم هستند و میتوانند در بطن روابط ایران و ارمنستان باشند، سایه افکند. پس از جنگ ۲۰۲۰، سرزمین ارمنستان به صحنه زورآزمایی قدرتهای مختلف ژئوپلیتیکیشده با محوریت استان سیونیک تبدیل شده است. هدف اصلی این زورآزمایی، ایجاد کریدور تورانی از طریق سیونیک است که ایران مخالف آن است. در عین حال، با توجه به اهداف قدرتهای درگیر و ظرفیتهایشان، باید خاطرنشان کرد که ایجاد کریدور تورانی از طریق سیونیک بخشی از پروژهای بزرگتر است. این پروژه بزرگتر را میتوان درگیری در تمامی جبههها یا به عبارتی جنگ تمامعیار قلمداد کرد. از اقتصاد تا سیاست جمعیتی، از حوزه اطلاعاتی تا زمینههای استراتژیک برای شکلگیری حوزه نفوذ و گسترش آن، درگیریهایی در جریان است. بنابراین میتوان به دو نتیجه زیر رسید؛ اول اینکه کریدور تورانی سیونیک تنها عامل تهدیدآمیز علیه ایران و ارمنستان نیست و انفعال در دیگر جبههها نهتنها موجب شکست تلاشها در زمینه موضوع کریدور میشود، بلکه منجر به خنثیسازی محور ارمنستان-ایران نیز میشود. ثانیا، همکاری در دیگر جبههها میتواند باعث کاهش یا خنثیشدن تهدید کریدور شود. در این راستا، بازگشایی کنسولگری ایران در سیونیک را میتوان اولین قدم ضروری قلمداد کرد. قدمی لازم اما ناکافی با توجه به حجم تهدیدهای موجود. به طور مثال، همکاری اقتصادی واقعگرایانه میان ایران و ارمنستان در سیونیک، مبارزه علیه این کریدور را مؤثرتر میکند.
– دفاع پیوسته از مرز ایران و ارمنستان باید از اولویتهای سیستمهای امنیتی ایران و ارمنستان باشد. این مرز امن، صرفا امنیت محور ایروان-سیونیک-آرتساخ را تأمین نمیکند بلکه امنیت محور زنجان-قزوین-تهران را نیز تأمین میکند. بنابراین صرفا تلاشهای دوجانبه هستند که میتوانند این ساختار امنیتی را مؤثرتر کنند. آگاهی از این موضوع در دو کشور حائز اهمیت است.
– از سالهای ۲۰۱۸-۲۰۲۰ به بعد، واقعیت ایجادشده در قفقاز جنوبی و بهویژه ارمنستان مایه تعجب بسیاری بوده است. آن برای طرف ایرانی نیز تعجبآور بود. به همین دلیل، لازم است تحلیلی درباره این اتفاقات هم توسط طرف ارمنی و هم طرف ایرانی انجام شود. به عبارتی دیگر، اتفاقات رخداده و اوضاع پیشآمده در ارمنستان صرفا چالشهایی نیست که متوجه دولت ارمنستان باشد، بلکه نتیجه همکاری پیوسته علیه محور ارمنستان-ایران و ارمنستان-روسیه نیز هست؛ بنابراین برای خنثیسازی تهدیدهای آینده، باید همکاریهای مشترکی در این محورها باید شکل بگیرد.
نکات عملی:
– روابط ارمنستان-ایران و بهویژه نقش ایران برای ارمنستان اهمیت فوقالعادهای دارد، اما با نگاه به افکار عمومی ارمنستان و گفتمان رایج، این تصور ایجاد میشود که هر چیزی مربوط به ایران دارای اولویت ثانویه است. این موضوع نهتنها ناشی از ضعف تبلیغاتی بلکه نتیجه انفعال نهادهای دولتهای قبلی نیز هست؛ بنابراین اولین قدم در راستای دیپلماسی عمومی میتواند آشناکردن جامعه ارمنستان با ایران باشد. صرفا از این طریق میتوان علاقهای نسبت به مسائل اقتصادی، نظامی یا سیاسی مربوط به ایران و سپس همکاری با این کشور ایجاد کرد و بر این پایه میتوان تاروپود دستور کار سیاسی با ایران را ایجاد کرد.
– برعکس این گزاره هم صادق است. در ایران سؤالهای گوناگونی درباره ارمنستان و اهداف ملی ارمنستان وجود دارد که نیازمند پاسخ هستند. چنانچه نیروهای ملیگرای ارمنی در زمان مقتضی به این سؤالها پاسخ ندهند، در بهترین حالت بیپاسخ میمانند و به احتمال فراوان پاسخی از جانب دشمنانمان به آنها داده میشود. برای مثال، اهداف و خواستههای ایران درباره آرتساخ کاملا متفاوت از آن چیزی است که دولتمردان دوفاکتوی جمهوری ارمنستان و برخی نیروهای خارجی حامی تسلیم آرتساخ، سعی در القای آن دارند؛ بنابراین مهم است که بدنه ملیگرای جامعه پاسخها و دستور کار واقعی را تبیین کند.
– جامعه ارمنیان ایران که بهتنهایی و متواضعانه فعالیت میکنند، نقش مهمی در روابط ارمنستان و ایران ایفا میکنند. همیاری جبهه ملیگرای ارمنستان میتواند تلاشهای جامعه ارمنیان ایران را مؤثرتر کند و نتایج مثبتتری داشته باشیم.
قابل ذکر است که دیپلماسی عمومی بهتنهایی حلال تمامی مشکلات نیست، اما در این مرحله برای تحکیم روابط ایران و ارمنستان و فراهمکردن زمینه برای توسعه آن در آینده، بسیار ضروری است. این همان کاری است که ما به عنوان نمایندگان جامعه ملی-مدنی میتوانیم انجام دهیم که میتواند در حل مسائل ملی مؤثر باشد. علاوه بر این، تجربه موفق دیپلماسی عمومی میان ایران و ارمنستان را میتوان درباره روابط با کشورهای دیگر نیز اجرا کرد.