زمان اجرای عملیات وعده صادق ۲ نه تنها قدرت بازدارندگی و قدرت موشکی ایران را بیش از پیش نمایان کرد، بلکه نشان داد که ایران در منطقه با توجه به تحولات اخیر از صبر استراتژیک بالایی برخوردار است، اما در شرایط لازم و بنا به مصلحت و منافع ملی کشور و همچنین در چهارچوب حق دفاع مشروع خود، نه تنها از کیان خویش حفاظت کرده، بلکه می تواند پاسخی قاطع به تجاوزات دشمن و یا تهدیدات احتمالی دهد.
آنچه در این عملیات مشهود و حائز اهمیت است را می توان از چند منظر نگریست:
نخست آنکه جمهوری اسلامی ایران در واکنش به تهدید ها و یا حملات دشمن (رژیم صهیونیستی یا هر کشوری که از خطوط قرمز ایران عبور کند) با صبر استرتژیک، محاسبه دقیق، زمان بندی مسخص و به شیوه ای خاص عمل می کند، که نه تنها قدرت بازدارندگی داشته بلکه جنبه تنبیهی نیز دارد.
نکته بعدی شرایط حاکم بر منطقه و تعامل کل منطقه با جمهوری اسلامی ایران به عنوان محور ژئوپلیتیک منطقه است. منظور از منطقه در این یادداشت پهنه کشور، همسایگان و مناطقی است که به واسطه هم مرز بودن با ایران مانند خاورمیانه، غرب آسیا، قفقاز و غیره گستره جغرافیایی عظیمی را تشکیل می دهد. بسیاری از این کشور ها در تعامل عادی با ایران می باشند. بعضی در فکر رقابت و البته کشور هایی نیز وجود دارند که نگاه خصمانه و یا تحت تاثیر عوامل فرامنطقه ای سودا هایی در سر می پرورانند. میزان قدرت واکنش نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران در عملیات وعده صادق ۲ به گونه ای بود، که گویی درس عبرتی باشد برای کسانی که قصد یا فکر تهدید به ایران را در سر می پرورانند.
نکته سوم نقش ویژه عملیات وعده صادق ۲ در شفاف سازی سیاست خارجه و توان بازدارندگی و نظامی جمهوری اسلامی ایران می باشد. ادعاهای واهی در خصوص تمامیت ارزی ایران، بستن گذرگاه های استراتژیک، حمله نظامی به تاسیسات زیر ساختی ایران، تعرض به منافع ملی کشور و در یک کلام عبور از خطوط قرمز ایران می تواند منجر به عملیات های وعده صادق ۳ و یا ۴ و یا نظیر این ها باشد.
نکته چهارم پیام مهم ایران برای کشور هایی است که امید به حضور و پشتیبانی کشور های بیگانه و فرامنطقه ای دارند. بیچارگی و ناتوانی رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا، غرب و اروپا در عملیات وعده صادق ۲ و روز های بعد از آن مشهود بوده و هست. بنابراین یاوه گویی های کشور های حوزه خلیج فارس و یا توهمات باکو اگر باعث منجر به اتمام صبر استراتژیک جمهوری اسلامی ایران شود، قطعا تبعات به مراتب سخت تری را برای آنها خواهد داشت. به طور مثال تصور آنکه چنین عملیاتی چه تاثیری می تواند بر روی چنین کشور هایی نظیر جمهوری آذربایجان در خصوص توهم ایجاد کریدور زنگزور (دالان تورانی-ناتو) که اتفاقأ جزو خطوط قرمز ایران نیز هست داشته باشد، فراتر از تصور است.
نکته پایانی آن که، نقش استراتژیک و محوری جمهوری اسلامی ایران در ثبات منطقه دیگر بر هیچ کس پوشیده نیست. سیاست خارجه جمهوری اسلامی ایران بر اساس ایجاد صلح و تعادل در منطقه، جلوگیری از دخالت نیرو های فرامنطقه ای و حفظ تمامیت ارضی و منافع مشروع کشور های منطقه تبیین شده است. بنابراین عملیات وعده صادق ۲ را می بایست، پیامی واضح و صریح در رعایت فاصله با خطوط قرمز ایران دانست.
آرتویت زهرابیان، پژوهشگر مسائل بینالملل