
۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی برابر با ۲۴ آوریل ۲۰۲۵ میلادی مصادف با یکصد و دهمین سالروز وقوع یکی از هولناکترین جنایات بشری توسط دولت ترکیه عثمانی است. جنایتی که با قتل عام بیش از یکونیم میلیون ارمنیِ ساکن در ارمنستان غربی (شرق ترکیه کنونی) و تبعید صدهاهزار نفر، عنوان اولین نسلکشی قرن بیستم را به نام خود ثبت کرد. این جنایت که به صورت سازمانیافته از سالها پیش آغاز شده بود، در ۲۴ آوریل ۱۹۱۵ و با دستگیری و قتل صدها تن از نویسندگان، روشنفکران و شخصیتهای سیاسی و مذهبی ارمنی به اوج خود رسیده و مرحله نهایی پاکسازی قومی ارمنیان از سرزمین آبا و اجدادیِ خود، اجرایی گردید.
این نسلکشی، اقدامی از قبل برنامهریزی شده بود و علاوه بر کشتارهای وسیع و پاکسازی سرزمینها از ساکنان واقعی آن، گنجینه باستانی، پیشینه فرهنگی و اموال و داراییهای ارمنیان نیز به تاراج برده شد که از آن با عنوان نسلکشی فرهنگی یاد میشود.
این سیاستهای ضدبشری پس از نسلکشی ۱۹۱۵ پایان نیافت، بلکه با قتلعام و کشتار ارمنیان مناطق مختلف قفقاز در طول قرن بیستم وارد مرحله جدیدی گردید. واگذاری غیرقانونی آرتساخ (قراباغ کوهستانی) و نخجوان به جمهوری باکو در سال ۱۹۲۱ و قتلعام و اخراج صدهاهزار ارمنی از باکو، گنجه و سومگایت در اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی و پاکسازی و جعل میراث فرهنگی و مذهبی ارمنیان گواه این مدعاست.
تجاوز ۲۰۲۰ رژیم باکو به قراباغ کوهستانی با حمایت مستقیم و آشکار ترکیه و رژیم صهیونیستی، و همچنین اشغال بخشهایی از سرزمینهای شناختهشده جمهوری ارمنستان، راه را برای جنایتی دیگر هموار نمود. در سال ۲۰۲۳ بیش از ۱۲۰هزار ارمنی ساکن قراباغ پس از تحمل نزدیک به یک سال محاصره غیرانسانی، در پی حمله همهجانبه رژیم باکو مجبور به ترک سرزمینهایی شدند که هزاران سال ساکن آن بودهاند.
اکنون قراباغ نیز مانند نخجوان خالی از سکنه ارمنی است و ابنیه و میراث تاریخی و فرهنگی آن توسط رژیم باکو جعل و یا نابود میگردد. این کوچ اجباری مصداقی عینی و پذیرفتهشده در حقوق بینالملل از نسلکشی است که مانند بسیاری دیگر از اقدامات ضدبشری نظیر نسلکشی فلسطینیان در غزه توسط رژیم کودککش صهیونیستی با سکوت و حتی همراهی جوامع بینالمللی و به اصطلاح حامی حقوق بشر غربی مواجه شده است.
امروزه توسعهطلبی سرزمینی، مداخلهجویی منطقهای، ایجاد ناامنی و نظامیگری، بخشی جدایی ناپذیر از سیاستهای پانترکیستی میباشند. ادعای واهی رژیم باکو بر گشایش کریدور جعلی زنگزور که به دالان تورانی ناتو نیز مشهور است، با هدف مسدود نمودن مرز تاریخی و هزاران ساله ایران و ارمنستان و ایجاد تغییرات ژئوپولتیک در منطقه با پشتیبانی رژیم صهیونیستی و حمایت ضمنی امریکا و کشورهای عضو ناتو، انتقال و استقرار عناصر صهیونیستی-تکفیری در منطقه قفقاز در مجاورت مرزهای جمهوری اسلامی ایران، تحریک احساسات قومی، کوبیدن بر طبل جنگ و رجزخوانی متوهمانه نسبت به تمامیت ارضی کشور عزیزمان ایران، همه نمونههای انکارناپذیر از تداوم همان راهبرد خونین است که یکصد سال پیش به فاجعه نسلکشی ارمنیان ختم گردید.
نادیده انگاشتن چنین فجایعی و عدم مجازات آن سبب گردید که نه تنها سیاستهای نسلکشی ترکیه تغییر نکند، بلکه بارها و بصورتهای مختلف نظیر تجاوز آشکار ترکیه به قبرس، سوریه، لیبی و عراق و امروز نیز با حمایت پنهانی از رژیم غاصب صهیونیستی در کشتار مردم بی دفاع غزه، تکرار شود.
ملت ارمنی بر این باور است که محکوم نمودن نسلکشی ارمنیان و جبران خسارات آن، سبب مهار سیاستهای تفرقهآمیز و نژادپرستانه دولت ترکیه خواهد بود و دولت ترکیه بایستی با پرهیز از جنگطلبی و مداخله در امورِ همسایگان خود، سیاست انکار و جعل را کنار گذارد و پذیرای واقعیات تاریخی باشد و با به رسمیت شناختن نسلکشی ارمنیان، نسبت به جبرانِ خساراتهای وارده به ارمنیان در طی بیش از یک قرن اخیر، اقدام نماید.
هیئت برگزارکننده یکصد و دهمین سالگرد نسل کشی ارمنیان
منتخب شورای خلیفه گری ارامنه تهران
چهارم اردیبهشت ۱۴۰۴